فروشگاه

فروشگاه

فروشگاه

فروشگاه

کلمات کلیدی

دلایل بی میلی زوجین برای فرزندآوری

بهترین ساعت های مچی زنانه امسال

آرایش چشم ساده و ملایم دخترانه

nfts

nft

new Metavarse

Metavarse

Metarooksًٍُِ

رنگ مو و آرایش صورت را چگونه ست کنیم؟

بهترین راه تست کردن عطر

برخورد صحیح با انواع همکارهای بد در محیط های کاری

۱۰ نشانه مخفی ابتلا به تیروئید

تغذیه ی مناسب برای دانش آموزان

ده راهکار برای بار آوردن دختری با اعتماد به نفس

طرز تهیه شکوفه قند شیرینی مخصوص نوروز

صرفه جویی در مصرف آب هنگام حمام کردن

کدام فناوری‌ ایلان ماسک را ثروتمندترین فرد جهان کرد؟

تاکسی هوایی جنرال موتورز رونمایی شد

فناوری‌های پوشیدنی برای تشخیص ابتلا به کرونا

احتمال وجود موجودات فضایی افزایش یافت

سرانجام ساخت پروژه‌های هنری درباره شهید سردار سلیمانی چه شد؟

فرم حضور در جشنواره فیلم فجر را پر کرده‌ایم

مدیری از پخش ادامه فصل چهارم «دورهمی» خبر داد

چه سریال‌هایی زمستان ۹۹ از تلویزیون پخش می‌شوند؟

درباره وضعیت مسافرانِ سفر یک‌طرفه به مریخ

سریال دل؛ فیلمفارسیِ کشدار با آرایش غلیظ

تلفن های همراه پوشیدنی در راهند

اختصاص تسهیلات ۲۰ میلیاردی برای خرید از نمایشگاه ساخت داخل

پد شارژکنندۀ بی‌سیم WCP-700

به یکی از قطب‌های درمان ناباروری تبدیل شده‌ایم

آخرین مطالب

فرش کاشان چه خصوصیات و ویژگی هایی دارد؟

فروشگاه فروشگاه | دوشنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۱۵ ق.ظ

فرش کاشان چه خصوصیات و ویژگی هایی دارد؟

 

 

مجموعه: فرش و گلیم

فرش کاشان,خصوصیات فرش کاشان,ویژگی های فرش کاشان

فرش کاشان

 

نکات مهمی که باید درباره فرش کاشان بدانید

فرش از وسایل ضروری یک خانه است که در بیشتر منازل ایرانی‌ به ویژه آن هایی که معماری سنتی دارند به عنوان کف پوش مورد استفاده قرار می گیرد. با وجود اینکه خرید و فروش فرش از گذشته های دور در ایران رایج بوده است ولی هنوز هم هنگام دیدن طرحها و انواع گوناگون آن کلافه می شویم و از خریدهای دشوار خانه حسوب می شود که با آشنایی بیشتر و دقت به نکاتی در موقع خرید می توان انتخابی خوب و مطمئن را داشت.

کلا فرش ها و انواع تولیدات نساجی در دو دسته کلی دستبافت و ماشینی قرار می گیرند . فرق عمده این دو دسته در نوع بافت و الیاف بکار رفته به عنوان نخ خاب خواهد بود. شهرهای کاشان ، اصفهان ، مشهد و تبریز از پیشروان در این میدان هستند که تولیدات خود را در بازارهای جهانی به فروش می رسانند. در ادامه با ارائه توضیحاتی بیشتر درباره فرشها بیشتر با فرش ماشینی و دستبافت کاشان آشنا خواهیم شد .

 

فرش کاشان,خصوصیات فرش کاشان,فرش دستبافت کاشان

خصوصیات فرش کاشان

 

دانستنی هایی درباره فرش دستبافت کاشان

فرش‌های دستباف به فرشهایی گفته می شود که گره به گره آن به وسیله دست هنرمندان و فرشبافان زده شده و مملو از هنر و ارزش است. در کل فرش دستبافت کاشان در قالب سه دسته اصلی با نام های : ترنج ، خشتی و افشان با استفاده از دارهای قالی بافته می شوند.

 

در بین سه دسته گفته شده لچک ‌ترنج در همه جای دنیا طرفدارانی به سمت خود کشیده است و از پرفروش ترین آثار هنر نساجی کاشان است که می‌توان مدعی بود فرش ترنجی در بیشتر خانه‌ های ایرانیان وجود دارد. حاشیه‌ های پهن در چهار سوی فرش و وجود طرحی بیضی یا دایره وار در بین آن از نگاره های مختص ترنج و خصوصیت اصیل فرش دستبافت است. استقبال زیاد به وجود آمده از نگاره های متقارنی است که در چهار ربع فرش قرار گرفته و تماما به طرف محراب به عنوان نقطه تمرکز جمع شده اند.

 

ترنج برگرفته از معماری ساختمان‌هایی است که در آخر دوره اشکانیان آوازه فراوانی داشتند و بر سردر ایوان و حیاط ساختمان‌های دوره اشکانیان گچ بری می شدند . لچک‌ هایی در اطراف فرش وجود دارد که سمبل باغچه ‌های سرسبز خانه های قدیمی است که خانواده ها را دور هم جمع می کرده ، همینطور محراب یا ترنج را می توان به حوض وسط حیاط که به شکل بیضی یا دایره ساخته می شده است هم نسبت داد .

 

فرش کاشان,خصوصیات فرش کاشان,دانستنی هایی درباره فرش دستبافت کاشان

فرش دستبافت کاشان

 

در طرح های افشان که بعدها به وجود آمد و توانست دسته ای از فرشهای دستبافت کاشان را به خود اختصاص دهد ، خصوصیت اصلی آن این است که لچک و ترنج از نقشه حذف ولی حاشیه حفظ گردید .

 

طرح افشان همان گونه که از نامش معلوم است افشان و بی نظم بوده است ، به این صورت که در وسط فرش طرحی از گلها با ساقه بلند و پربرگ دیده می شود و در انتها هر شاخه منشعب و شاخه های دیگری به وجود می آیند . در طرح خشتی به عنوان آخرین طرح معروف در حال حاضر به صورت خشت همه سطح داخلی فرش را پوشانده است .

 

مستطیل‌های مساوی شبیه به خشت فرش را به چند قسمت تقسیم نموده که در داخل هر خشت نقشی متفاوت دیده می شود . نقش های درون خشت ها به هیچ عنوان تکراری و متقارن نیستند بلکه عدم تقارن و متفاوت بودن هر مستطیل علامت مرغوبیت و ارزش بیشتر این محصول است . طرح های نام برده از معروفترین انواع فرشهای دستبافت کاشان هستند  ولی به این سه دسته خلاصه نمی شوند میتوان از انواع آن به گبه ، فرش‌های ترکمن و غیره اشاره کرد .

 

فرش کاشان,خصوصیات فرش کاشان,دانستی هایی در مورد فرش ماشینی کاشان

دانستی هایی در مورد فرش ماشینی کاشان

 

دانستی هایی در مورد فرش ماشینی کاشان

خرید فرش ماشینی به علت کم بودن اطلاعات برخی از خریدارن فرش از خرید های دشوار و زمان گیر محسوب می شود که ما توضیحات کوتاهی در این مقاله برای شما می گوییم.

 

فرش بافته شده با نخ   100٪ اکریلیک از نظر ماندگاری ، مقاومت در برابر پارگی ، تغییر نکردن بعد از شستشو ، مقاومت در مقابل حرارت و تغییر نکردن در اثر نور و البته روشنایی و زیبایی به ترتیب بالاتر از فرشهایی که درصدی از مواد دیگر را در ترکیب خود دارند یا عمدتا با الیاف دیگر بافته می شوند. فرش های عرضه شده در بازار فرش ایران 100 درصد از اکریلیک ساخته شده و از همه خصوصیت های گفته شده برخوردار است.

 

یکی از بهترین شیوه ها برای تعیین کیفیت فرشهای ماشینی بررسی ظاهر فرشها است. فرش هایی که موهای نازک و ظریفی دارند بهتر از فرش های ضخیم و غیر قابل انعطاف هستند.

 

برای منازلی که کودکان و اشخاص مسن در آنها زندگی می کنند ، بهتر است فرش هایی را که در اطراف آنها دوخته شده است خریداری کنید و از زمین خوردن آنها روی سرامیک و پارکت پیشگیری کنید.

 

فرش کاشان,خصوصیات فرش کاشان,ویژگی های فرش کاشان

فرش ماشینی کاشان

 

فرش هایی با رنگ تیره و طرح های تزئین شده بیشتر مناسب خانه هایی با جمعیت بالا یا خانه هایی که کودکان خردسال در آن زندگی می کنند ، است. کارخانه فرش کاشان انواع متنوعی از فرش 500 شانه – فرش 700 شانه – فرش 1000 شانه -فرش 1200 شانه -فرش 1500 شانه طرح ها را در رنگ های سرمه ای ، قهوه ای و تیره نسبتاً به خریداران گرامی ارائه می دهد.

 رامین سلطانپور

فرش هایی با طرح مدرن جلوه و زیبایی به خصوصی دارند ولی فرش هایی با طرح های سنتی به خصوص طرح های برگرفته از طبیعت سبب صمیمیت و آرامش بیشتر فضا می شوند. به طور کلی ، بهتر است طرح هایی انتخاب شوند که علاوه بر اصیل بودن و استفاده از عناصر طبیعت ، دارای جلوه های نسبتاً جدیدی هم باشند. کارخانه فرش کاشان با طرح هایی هماهنگ با دکوراسیون جدید خانه های امروزی ، انواع فرش های سنتی را به خریداران عزیز ارائه می دهد.

 

نوع دستگاه و ماشین آلاتی که فرش توسط آن بافته می شود اهمیت دارد . شناسنامه فرش باید علاوه بر نوع ماشین بافنده را نیز معلوم کند . نوع ماشین شامل نام دستگاه ، شرکت و کشور سازنده همین طور سال ساخت می باشد .

  • فروشگاه فروشگاه

تمیز کردن مایکروویو با لیمو

فروشگاه فروشگاه | دوشنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۱۳ ق.ظ

تمیز کردن مایکروویو با لیمو

 

 

مجموعه: شستشو ، نظافت ، لکه گیری

تمیز کردن مایکروویو با لیمو, نحوه تمیز کردن مایکروویو

 

تمیز کردن مایکروویو با لیمو
جالب نیست که فقط با داشتن یک لیمو میتوانید مایکروویوتان را تمیز کرده و تمامی جرم های باقی مانده روی دیواره های داخلیش را برطرف کنید؟ با من همراه باشید.

مایکروویو یکی از بزرگترین اختراعات بشر است. گرم کردن غذا یا یخ زدایی مواد غذایی منجمد در کمتر از یک دقیقه، تغییر و تحول عظیمی در آشپزی پدید آورد. حال با خود فکر کنید آیا میتوانید آشپزخانه تان را بدون مایکروویو تصور کنید؟!

مایکروویو در عین حال که آشپزی را بسیار راحت کرده، میتواند مشقت زیادی به دنبال داشته باشد چرا که هر بار استفاده از آن، یعنی جرم بیشتری به دیواره هایش منتقل شدن! مسلما همه ما از استفاده بیش از حد مواد شیمیایی تمیز کننده خسته شده ایم، بنابراین بیایید راهی را امتحان کنیم که بدون مواد شیمیایی و چند مرحله ساده، مایکروویوی تمیز در اختیارمان بگذارد. (بیشتر بخوانید: 14 کاربرد مایکروو )

شما به یک لیمو ترش بزرگ (زرد) و کاسه مخصوص مایکروویو پر شده با 1 و 1/4 فنجان آب نیاز دارید.

 

تمیز کردن مایکروویو با لیمو, نحوه تمیز کردن مایکروویو


لیمو را از وسط نصف کرده و آب هر دو تکه را در آب درون کاسه بریزید.

 

تمیز کردن مایکروویو با لیمو, نحوه تمیز کردن مایکروویو


سپس کاسه آب و آب لیمو را در مایکروویو گذاشته، به مدت 5 تا 10 دقیقه مایکروویو را روشن کنید و اجازه دهید بخار آب و آب لیمو کارشان را انجام دهند.

 رامین سلطانپور

تمیز کردن مایکروویو با لیمو, نحوه تمیز کردن مایکروویو


حال کاسه را از مایکروویو خارج کرده و با پارچه یا حوله نرم و تمیزی دیواره های مایکروویو را به راحتی جرم زدایی کنید.

 

تمیز کردن مایکروویو با لیمو, نحوه تمیز کردن مایکروویو

 

  • فروشگاه فروشگاه

طرز تهیه سوپ کلم بروکلی و پنیر

فروشگاه فروشگاه | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۳۹ ق.ظ

طرز تهیه سوپ کلم بروکلی و پنیر

 

مجموعه: آموزش انواع غذاها 

نحوه درست کردن سوپ کلم بروکلی و پنیر, طرز درست کردن سوپ کلم بروکلی و پنیر

طرز تهیه سوپ کلم بروکلی و پنیر

 

مواد لازم برای سوپ کلم بروکلی و پنیر :

کره یا مارگارین  2 قاشق غذاخوری 
هویج رنده شده   1/2 فنجان
 پیاز متوسط خرد شده 1 عدد 
آرد  2 قاشق غذاخوری 
پنیر خامه ای 425 گرم
* آب مرغ (یا عصاره مرغ)  1 و 3/4 فنجان
شیر 1 فنجان
کلم بروکلی خرد شده 255 گرم

 

* آب مرغ (یا عصاره مرغ حل شده در 1 و 3/4 فنجان آب گرم) 1 و 3/4 فنجان 

 معمار برتر ایران  امین سلطانپور

 

طرز تهیه سوپ کلم بروکلی و پنیر :

کره را در یک ماهی تابه بزرگ و عمیق روی حرارت بگذارید و آب کنید. سپس هویج و پیاز را اضافه کرده، هم بزنید تا نرم شوند.

آرد و کلم بروکلی را در کاسه ای با هم مخلوط کنید و هم بزنید تا کلم کاملا به آرد آغشته شود. سپس به قابلمه اضافه کنید.

حالا شیر، آب مرغ و پنیر را هم اضافه کنید و بگذارید روی حرارت متوسط بپزند تا سوپ آماده شود.

  • فروشگاه فروشگاه

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

فروشگاه فروشگاه | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۳۸ ق.ظ

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

 

برترین‌ها: نیرو‌های طالبان ولایت‌ها را یکی پس از دیگری به تصرف خود درمی‌آورند و تا این لحظه ولایت‌های هرات، قندهار، سمنگان، تالقان، قندوز، جوزجان، نیمروز، بدخشان و سرپل به طور کامل از دست دولت افغانستان خارج شده است.در این میان، موجی از اظهارات تلخ و بیمناک در شبکه‌های اجتماعی و از سوی کاربران افغانستانی، خبر از تکرار اقدامات این افراط‌گرایان اسلامی می‌دهد. اوج آن هم در نمایش قدرتی است که طالبان با هدف قرار دادن زنان و خبرنگاران در دستور کار خود قرار داده است و تکرار پروژه جهاد نکاح و انواع محدودیت‌ها برای زنان.

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

«صالحا سعادت»، خبرنگار خبرگزاری طلوع‌نیوز افغانستان، در این‌باره در حساب توئیتر خود نوشته است: «بعد از ۲۰ سال سرمایه‌گذاری‌های بزرگ برای ساختن یک جامعه انسانی، متاسفانه دوباره به نقطه صفر رسیدیم. همه چیز حتی رویا‌ها و آروزهایمان را نابود کرده‌اند. طالبان خانه به خانه می‌روند و دختران ۱۲ ساله را با اجبار به عقد خود درمی‌آورند و آنان را مجبور به بردگی جنسی می‌کنند. آن‌ها پس از تصرف، به امامان مساجد دستور داده‌اند تا فهرست زنان مجرد ۱۲ تا ۴۵سال را برای ازدواج با سربازان طالب به‌عنوان غنیمت جنگی، به آن‌ها تحویل بدهند. از دیروز تا حالا ده‌ها خانواده از مزار و کندز فرار کرده و به محل ما پناه آورده‌اند. اکثر این خانواده‌ها تنها دختران جوان‌شان را به کابل انتقال داده‌اند. مادران با چشمان پر از اشک نگران سرنوشت دختران هستند. تا مبادا بر دخترانشان تجاوز نشود و یا به نکاح جنگجویان طالبان داده نشود.»

«رها»، دانش‌آموز اهل کابل هم در همین باره نوشته: «ما در تاریکی و سکوت می‌میریم و هیچکس خبردار نخواهد شد. می‌خواهم زندگی کنم، اما تا چند روز دیگر طالبان به کابل می‌رسند. حالا فقط می‌خواهم زنده بمانم. طالبان خانه به خانه دنبال دختران ۱۲ ساله برای ازدواج می‌گردند، از یک کودک هم نمی‌گذرند. از هر خانواده یک دختر باید به نکاح مجاهدان طالبان درآید، متوجهید؟ هر دختر، صد‌ها هزار آرزو و رویا.»

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

«نگار»، اهل مزار شریف هم نوشته است: «طالبان به دروازه‌های مزارشریف رسیده است. من کسی نیستم که زیر بیرق طالبان زندگی کند. اگر زنده نماندم حلالم کنید.»

بعضی از کاربران افغانستانی دولت را برای این وضعیت مسئول می‌دانند و با زبان کنایه از خیانت در حق وطن می‌نویسند. همچون «مصطفی هزاره» که می‌گوید اگر خیانت نباشد، طالبان دو روز هم دوام نمی‌آورد: «سقوط ولایات به خاطر عقب‌نشینی‌ها و نرسیدن اکمالات و عدم حمایت دولت از نیرو‌های مردمی و خیانت بوده است. مردم از ویرانی خسته‌اند. این‌ها را با شکست اشتباه نگیرید.»

مریم لطفی در روزنامه همشهری درباره‌ی این روز‌های زنان افغانستان نوشت: «اینجا شهر وحشت است.» این ۴ کلمه، ترجیع‌بند حرف‌های شقایق و شَیما و عذرا و عطیه و هزاران زن دیگر افغانستانی است.

مرگ را دیدیم و بیرون شدیم

جوان است، خیلی جوان، ۲۱ ساله. اسمش شقایق است و دانشجوی ترم ۹ رشته پزشکی در هرات؛ «مدرسه را زود تمام کردم. چند سال پشت هم امتحان داده بودم و حالا هم از بین صد و خرده‌ای از هم‌دوره‌ای‌هایم نفر چهارم‌ام.» شقایق آشفته و خسته یکی از هزاران زن «نیمروز»‌ی است که جانش را برداشته و از ولایت‌شان بیرون زده است. حالا «کابل»، پذیرای تن زنان و مردانی است که خود را به او سپرده‌اند. شقایق حرف که می‌زند، گریه‌اش می‌گیرد، اما زود می‌خندد، می‌خندد تا بغض یادش برود بالا آمدن «فکر می‌کنم به جهنم‌ام. خانه، زندگی، دانشگاه، همه را گذاشتیم و بیرون آمدیم. نیمروز زادگاهم است، آنجا بزرگ شده‌ام. اما دانشگاهم «هرات» است، به‌خاطر کرونا درس تعطیل شده بود و رخصت شده بودم نیمروز؛ خوشحال بودم. نیمروز جزو امن‌ترین ولایات بود. به ایران شباهت زیادی دارد. ما هم زندگی خوبی داشتیم. پدر و مادرم هر دو وظیفه‌اند.» می‌پرسم وظیفه؟ می‌گوید شما می‌گویید شاغل.

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

روزی که با هم حرف می‌زدیم، نمی‌دانستیم که چند روز بعد ممکن است هرات هم سقوط کند و از بخت بد، تسلیم طالبان شود. حالا، روزگار کارمندان دولت در افغانستان از همه سیاه‌تر است، به‌خصوص زنان کارمند؛ «همه را گذاشتیم و فقط با یک چادر از خانه بیرون شدیم. باور می‌کنی امید ندارم دیگر آن خانه را ببینم؟ همه چیز رفت، همه چیز بر باد شد. از روزی که رسیدم کابل یک لحظه اشکم استاپ نمی‌شود. یک دفعه به چشم دیدیم که طالب همه جا آمد، دیگر هیچ زنی بدون محرم حق بیرون‌شدن نداشت.»

دیگر خنده‌های گاه‌به‌گاه هم کارگر نیست. بغضش به گریه نشسته است و از ماجرای نکاح زنان جوان با طالبان می‌گوید؛ «تهدید کردند که دختران جوان را عقد می‌کنیم. من که شنیدم تمام بدنم می‌لرزید. دیروز تمام روز را گریه کردم. گفتم خدایا این چیست که ما تحمل‌کردن نمی‌توانیم. این‌همه درس خوانده‌ام، پزشکی خیلی سخت است بعد آخرش کسانی مثل طالب که سواد ندارند و از خدا و دین بی‌‎خبرند، بگویند که ما شما را به عقد خود درمی‌آوریم؟ این یعنی دیگر تمام است؛ یعنی زندگی بر باد؛ یعنی زندگی ختم. اگر برای من چنین شود خود را به دار می‌زنم. اما قبول نمی‌کردم به عقد طالب دربیایم.»

شقایق از دختر جوان دیگر به خون نشسته هم یاد می‌کند؛ «یک دختر در ولایت فاریاب که ناامن شده، مادر خود را دکتر می‌برد، طالب گفته بود کو مرد شما؟ چرا بدون محرم بیرون شدید؟ می‌گویند در جا دختر را تیرباران کردند؟ دیگر دختر نه اجازه تحصیل دارد، نه اجازه بیرون‌شدن، هیچی. اینجا هم کرونا زیادشده است، هر ولایتی یک شفاخانه جدا برای مریض‌های کرونایی مشخص کرده بود. طالب که آمد اول تمام داکتر‌ها و پرستاران زن را جواب کرد و گفت اگر می‌خواهید زنده بمانید حق ندارید دیگر به شفاخانه بیایید. طالب رحم ندارد.»

۲۰ سال پیش، طالبان که قدرت را به‌دست گرفتند، زنان افغانستانی خانه‌نشین شدند، نه از درس‌خواندن خبری بود، نه از کار‌کردن. حتی بدون همراه امکان رفتن به مراکز درمانی را هم نداشتند. حالا بعد از این همه سال، روزگار رفته دوباره بازگشته است؛ «خیلی از زن‌ها، برادر، پدر یا شوهرشان شهید شده و مردی ندارند. اما اگر مریض هم شوند باید در خانه بمانند تا بمیرند. زن اگر در حالت مرگ هم باشد، اگر در حال ولادت طفلش هم باشد، باید داخل خانه یک دایه، طفلش را به دنیا بیاورد. اگه مُرد هم مُرد. مردن یک زن برای طالب خیلی عادی است؛ خیلی خیلی عادی.»

طالبان دنبال زنان شاغل می‌گردند و مادر شقایق هم یکی از کارمندان شناخته‌شده دولت است؛ «مدام فکر می‌کنم چه رقم از خانه بیرون شدیم، چه رقم رسیدیم، هر لحظه فکر می‌کردم مادرم را شناسایی و از ماشین پایین می‌کنند. فکر می‌کردم برادرم که پزشک است را پایین می‌کنند. ما مرگ را جلوی خود دیده و از خانه بیرون شدیم.»

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

چند روز پیش از فرار شقایق و خانواده‌اش، مطیع‌الله بارک، فرمانده ولسوالی «کنگ» ولایت نیمروز و شماری از نیروهایش به‌دست طالبان کشته شده بودند و بعد از آن، خانواده‌های زیادی مجبور به فرار شدند. عکس جان‌باختگان را برایم فرستاده است؛ چه جوان‌هایی که در خون خودشان غلتیده‌اند. چیزی از چهره‌هایشان باقی نمانده است، سر‌ها متلاشی و چشم‌ها به خون نشسته.

شقایق به زحمت گریه را پس می‌زند؛ «عکس‌ها را دیدی؟ فرمانده کنگ ما را بی‌رحمانه شکنجه و شهید کردند. ۲ روز گریه می‌کردیم که خدایا این چه رقم از بین رفت؟ خیلی شجاع و قوی بود و همیشه می‌گفت من جان خود را فدای وطن می‌کنم. می‌گفت من این وطن را آباد می‌کنم. دوست خیلی نزدیک برادرم بود. همان روز برادرم گفت مطیع که مرد، ما هم می‌میریم.» دیگر طالبان رسیده بودند و خانه به خانه پیشروی می‌کردند؛ صدای انفجار‌ها بلند شده بود.

فیلم‌های چپاولشان در شهر دست‌به‌دست می‌شد و همه را می‌ترساند. والی نیمروز هم فرار کرده بود و طالبان خانه‌اش را تصرف کرده بودند و فیلمش را پخش می‌کردند؛ فیلم کوتاهی که شقایق ارسال کرده است. طالبان کلاشینکف به دست، در خانه والی یا همان استاندار نیمروز می‌چرخند و می‌گردند و فاتحانه می‌خندند. بعد از آن است که وحشت همسایه دیوار به دیوار اهالی نیمروز می‌شود و خیلی‌ها در دل تاریکی شب، خانه و زندگی‌شان را رها می‌کنند و راهی می‌شوند.

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

شقایق از هول هراس آخرین شب خانه می‌گوید: «ساعت سه‌ونیمه شب با ماشین سواری بیرون شدیم. سی و چند ساعت توی راه بودیم. توی راه طالب بود، جنگ بود، باید چند ولایت را رد می‌کردیم تا به کابل می‌رسیدیم. مجبور بودیم از وسط خاک‌ها و کوه‌ها برویم. چند دفعه راه را اشتباه رفتیم. چندبار بین راه طالبان ماشین را تلاشی (بازرسی) کردند ما صورت‌هایمان را پوشانده بودیم. هر بار می‌پرسیدند تذکره‌تان کو؟ چرا از نیمروز بیرون شدید؟ هر بار برادرم مجبور بود چیزی تازه بگوید. می‌گفت تذکره را جا گذاشتیم. به کابل می‌رویم برای عروسی، مراسم داریم. نزدیک کابل که شدیم، طالب ماشین را نگه داشت. خبر شده بود که یکی از سرباز‌های دولت توی ماشین ماست. جلوی چشم ما پسر جوان را پایین کردند و گفتند زنده نمی‌گذاریمت. ما برقع زده بودیم، اگر مادرم را می‌دیدند حتم او را می‌شناختند و پایین‌مان می‌کردند و همه‌مان را می‌کشتند.»

تلاش ۲۰ ساله‌مان بر باد شد...

ناامنی مثل سیل است؛ اگر از جایی درز کند، پیش می‌رود، قوت می‌گیرد و مثل یک هیولا همه چیز را در خود فرومی‌کشد. این روزها، زن و مرد و پیر و جوان در افغانستان همه وحشت‌زده از این سیل هستند و وضعیت زن‌ها به‌مراتب سخت‌تر از بقیه است. شَیما محمدی، فعال حقوق زنان و یکی از شیرزنان افغانستانی ۴۲ ساله است و پنج فرزند دارد. فکرش را هم نمی‌کرده روز‌های تلخ جوانی‌اش تکرار شود. ۲۰ سال دویده است برای فراموشی و حالا دوباره تحقیر و فرار و خانه‌نشینی زنان افغانستانی کابوس بیداری‌اش شده؛ «برای طالبان زن به‌عنوان یک انسان اصلا قابل‌قبول نیست، ارزشی ندارد. زنان کارمند از ترس، خانه و کاشانه شان را رها کردند و از ولایت خود بیرون شدند. یک شب، ۲ شب در راه ماندند تا به نقطه امنی برسند. بعضی‌ها بچه‌هایشان را گذاشتند، بعضی‌ها بچه‌هایشان را با خودشان بردند. وقتی از خانه خود بیرون شدیم، همه چیز را پیش‌بینی کرده بودیم؛ اینکه توی راه کشته شویم. اما خود توکل‌مان بر خدا برآمدیم.»

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

خود شیما نیمه‌شب با دختر و پسر بزرگش فرار کرده و قرار شده پسر ۱۸ ساله، پسر ۱۳ ساله و دختر ۹ ساله‌اش چند ساعت بعد از حرکت آن‌ها راهی شوند؛ «فکر کردم نباید همه با هم بیاییم. اگر در راه کشته می‌شدیم تمام خانواده از بین می‌رفت. نمی‌خواستم تمام بچه‌هایم با هم کشته شوند.» جانش به لبش رسیده تا ۲ پسر و دختر کوچکش هم برسند کابل، هزار بار مرگشان را به چشم دیده است؛ در نهایت با تأخیر نصف روزه و هزار دلشوره و نگرانی و بی‌خبری بالاخره بچه‌ها صحیح و سالم به او رسیده‌اند؛ «دختر بزرگم را از ترس نکاح طالبان همراه کردم و پسر بزرگم هم راه را بلد بود. تمام دختران جوان وحشت‌زده هستند. صدایی بر ما روان کرده بودند که یک عالم دینی از طالبان در مسجد می‌گفت ما دختران ۱۸ سال را به عقد نیرو‌های خودمان درمی‌آوریم. دختر بزرگم خیلی ناراحت و ترسیده است. حالا که کابل هم به محاصره طالب درآمده و نمی‌دانیم بر ما چه می‌شود.»

شَیما غصه‌دار تلاش‌های ۲۰ ساله‌شان است؛ از خون دلی که خورده‌اند تا زنان افغانستانی جایگاه اجتماعی‌شان را بازیابند. آن هم بعد از شبیخون گسترده طالبان که اساسا زنان را به رسمیت نمی‌شناسند؛ «۲۰ سال پیش نهادی به نام وزارت امور زنان ایجاد شد، زحمت زیادی برایش کشیدیم. در چند بخش کار می‌کردیم؛ تعلیمی و تحصیلی، حقوقی و ارتقای ظرفیت. مدافع زنان خشونت‌دیده بودیم. برایشان وکیل می‌گرفتیم. حتی مرکزی داشتیم برای زنانی که متضرر شده بودند و راه بازگشت به خانه نداشتند، از آن‌ها نگهداری می‌کردیم. در ۲ دهه گذشته آگاهی مردم خیلی زیادشده بود و مرد‌های افغانستانی دیگر با کارکردن زنان و فعالیت‌های اجتماعی‌شان چندان مشکلی نداشتند. اما حالا ۲۰ سال زحمت ما بر باد شد. تمام روز‌های تلخ گذشته برای ما تکرار شد. دستاورد‌های ۲۰ ساله ما از بین رفت. با تلاش ۲۰ ساله، زنان در افغانستان، جایگاه خود را پیدا کرده بودند. جایگاهی هم نبود که کسی به ما تحفه داده باشد. برایش زحمت کشیدیم، مبارزه کردیم، تلاش کردیم. اما همه بر باد شد.»

ترس هزار چهره دارد و شَیما از همین ترس‌ها می‌گوید: «دختر جوانی برایم پیامی روان کرده که پدرش شهید شده است. می‌گفت مادرم، من و سه خواهر و یک برادرم مانده‌ایم. برادرم خرد است و از خانه بیرون‌شدن نمی‌توانیم. چه کنیم؟ ما در افغانستان زنانی داریم که بیشترشان سرپرست خانواده‌های خود هستند. نان‌آور خانه‌های خودشان هستند. همه بی‌سرنوشت شدند، راز پیش ما گم شده است. نمی‌فهمیم چه خاکی بر سرمان شده است.»

 معمار برتر ایران  امین سلطانپور

 

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

او هم از شهادت مطیع‌الله بارک، فرمانده ولسوالی «کنگ» ولایت نیمروز یاد می‌کند، از مادر عزاداری که پسرش را به همراه ۳۰ نفر از همسنگرهایش شکنجه کردند و کشتند؛ «می‌گفت طالبان اگر صدای من را بشنوند، می‌فهمند که مادر مطیعم. مادر داغداری که با از دست‌دادن پسر خود نتواند گریه کند، آن مادر چه حالی، چه زندگی‌ای دارد؟».

اما نگرانی این روز‌های زنان در افغانستان تمامی ندارد؛ «امروز یک نفر دیگر برایم از یکی از دوستانش گفت؛ زنی که سنش کلان است و یک عروس بیوه دارد. طالبان رفته بودند به ولسوالی به مردم گفته بودند برای ما غذا درست کنید، می‌آییم خانه‌تان غذا می‌خوریم. زن تعجب کرده بود، چون همیشه می‌گفتند برایشان غذا ببرند. ناچار پذیرفته بود. او غذا می‌پزد و عروسش طفل خردش را می‌خواباند و می‌رود بالای درخت خیلی بلند حیاط خانه پنهان می‌شود. طالبان می‌روند خانه آنها، می‌فهمند که این نوه پیرزن است، بعد از شام از زن می‌پرسند که عروسش کجاست؟ می‌گوید در اتاق خودش خوابیده است. چند نفری می‌روند توی اتاق می‌بینند زن جوان نیست. پیرزن را شکنجه می‌کنند و بچه را هم از بین می‌برند. زن از سر درخت همه‌‎ این‌ها را دیده، اما از ترس جان و عفت خود صدایش در نمی‌آید. طالبان که می‌روند، زن خودش را از درخت پرت می‌کند پایین.»

ما زن‌ها هم با مردهایمان می‌جنگیم

عذرا، زن جوان دیگری است که تا همین چند هفته پیش، در دادستانی نیمروز کار می‌کرده و حالا او هم دور از خانه، دور از خانواده و در گوشه‌ای امن‌تر پناه گرفته است؛ آن هم به جرم اینکه زن مستقلی است؛ «طالبان به مردم عادی کاری ندارند، اما کسانی را که در ارگان‌های دولتی کار می‌کردند گفته که تعهد دهند در آینده با حکومت جمهوری افغانستان کار نمی‌کنند؛ چیزی که اصلا امکان ندارد. البته عده‌ای رفتند و تعهد دادند، اما اکثریت این کار را نکردند. در این میان وضعیت زن‌ها بدتر است. روزانه تنها ۲‌قابله و داکتر آن هم فقط در شفاخانه دولتی کار می‌کنند.

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

در ارگان‌های دیگر مثل قضایی، مقام ولایت، ریاست امور زنان، محاکم و معارف و... زنان از خانه خود بیرون نمی‌شوند. روز اولی هم که آمدند اطلاعیه دادند که در تلاشیم تا زنانی را که در ارگان‌های دولتی کار می‌کنند، پیدا کنیم. روز دوم تلاشی (بازرسی) خانه‌های دولتی را شروع کردند، چور و چپاول را شروع کردند، روز سوم یکی از امامان مسجد گفت مجاهدینی که مجرد هستند، می‌توانند دختران بلندتر از سن ۱۲ را به نکاح خود درآورند. دختر‌ها بسیار وحشت‌زده شدند. بعضی‌هایشان می‌گویند ما ابروهایمان را اصلاح می‌کنیم، چله به‌دست می‌کنیم و می‌گوییم متاهلیم تا بر ما کار نگیرند.»

عذرا همین چند روز پیش، در خانه بوده که خبر می‌رسد جانش را بردارد و از خانه فرار کند؛ «یک روز بر من زنگ آمد که خانه را رها کن. بر شهر نیمروز وحشت است.» برادرش چند‌ماه پیش شهید شده، خواهرهایش ازدواج کرده‌اند و خانه‌دارند و به‌گفته خودش او خُرد خانه و تنها کارمند دولت در خانواده است. او نتوانسته به تنهایی فرار کند. از یکی از اقوام نزدیکشان خواسته هر طور شده او را نیمه‌شب فراری دهد؛ «به حالتی بیرون شدیم که حتی چشم‌هایمان هم معلوم نمی‌شد. چه روزگاری بر ما شد، اینجا سه چرخه داریم که همان تاکسی است. تک و تنها با سه‌چرخه می‌رفتیم بازار سودا می‌کردیم (خرید می‌کردیم). اما امروز یک زن بدون محرم اصلا نمی‌تواند از خانه بیرون شود.»

این روز‌ها برای زنان جوان افغانستانی گران است؛ خیلی گران. برای موقعیتشان به سر دویده‌اند و بعد از سال‌ها به بخشی از آنچه در پی‌اش بوده، رسیده‌اند. اما به قول خودشان همه چیز، در چشم برهم‌زدنی نقش بر آب شد.

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

«بر ما بسیار سخت کرده‌اند. ما درس خواندیم. زحمت کشیدیم. کار کردیم، تجربه گرفتیم، با سختی، با بدبختی. زیر حمایت جمهوری اسلامی افغانستان ما وظیفه گرفتیم. امروز این‌ها ما را از خانه بیرون کردند، بدبخت و بیکار کردند. ما را تهدید کردند. شما فکر کن ما چه حالت وحشت‌زده‌ای داریم. در یک کلمه خلاصه می‌کنم که دیگر آزادی یک هفته پیشمان را نداریم.» در نیمروز، زنان با چادر یا مانتو‌های بلند از خانه خارج می‌شدند. عذرا، نخستین کارمند دولت در این ولایت بوده که بدون چادر نماز سر کار می‎رفته است.

خانه چین

اما حالا؟ «امروز دیگر این آزادی را ندارم. آن‌ها به انسان نمی‌خورند، تا قبل از این ما با خرسندی از کنار سربازان خودمان روان می‌شدیم، اما امروز این‌ها را که توی خیابان می‌بینیم فکر می‌کنیم طرف مرگ رفته‌ایم. در این سال‌ها خیلی دویده‌ام، رنج کشیده‌ام، زحمت کشیده‌ام، صبح تا شام کار کردم، اما همه برآب شد. می‌گویند طالبان تمام اسناد ما را سوزانده‌اند. خودمان را هم که کنج خانه بیکار کرده‌اند. این برایمان بسیار ناراحت‌کننده است. در حکومت اشرف غنی، زن‌ها بسیار پیشرفت کردند. در تمام ارگان‌های دولتی زنان نقش مهمی داشتند.»

خاطرات هولناک چند زن افغان از طالبان

با تمام این رنج‌ها، هنوز امیدواری همپای ترس در جان عذرا ریشه دارد؛ «آرزو می‎کنم دوباره حکومت جمهوری افغانستان روی کار بیاید. ما حکومت طالبان، حکومت اشغالگر را قبول نداریم. منتظر پلان مرکزیم. بیشتر مرد‌های دولتی هم از نیمروز فرار کرده‌اند. اما اگر دولت اعلام کند مرد‌های ما دوباره برمی‌گردند و ما زن‌ها خودمان هم وارد جنگ می‌شویم. من به نیرو‌های امنیتی خود باور دارم و می‌دانم دوباره یک روز به خانه برمی‌گردم. ما مرگمان را به این زندگی سیاه قبول داریم.»

به صدای ما زنان نیمروز گوش کنید

عطیه، زن ۴۵ ساله‌ای است که صدایش به غایت خسته است. جزو زنانی است که هنوز در نیمروز حضور دارند و هراس هجوم طالبان به خانه‌اش هر لحظه به گریه‌اش می‌اندازد؛ «به صدای ما زنان ولایت نیمروز گوش کنید. ناامنی زیاد است، بازار‌ها بسته است، خیلی از خانواده‌ها حتی نان شب ندارند بخورند. امروز طالبان اعلامیه پخش کرده‌اند که می‌خواهند یک زن را سنگسار کنند. وحشت تمام جانمان را گرفته است.» عطیه کمک می‌طلبد؛ «نگذارید ما هم مثل ولایت‌های دیگر از وطن بیرون شویم. ما بیرون‌شدن نمی‌توانیم، ما جایی نداریم برویم. زنان اینجا مشکل روحی و روانی پیدا کرده‌اند. اسم طالب را هم که می‌شنوند از وحشت فریاد می‌زنند. نیمروز واقعا شهر وحشت است.»

  • فروشگاه فروشگاه

چه کنیم با دهه هشتادی‌ها؟ پررو‌های قرنیه مشکی

فروشگاه فروشگاه | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۳۶ ق.ظ

چه کنیم با دهه هشتادی‌ها؟ پررو‌های قرنیه مشکی!

روزنامه همشهری - فتانه احدی:خیلی‌ها معتقدند دهه هشتادی‌ها برخلاف سایر نسل‌ها چندان سیاست‌زده نیستند و بیشتر به‌دنبال تغییر در سبک زندگی خود هستند؛ نسلی که تا چشم باز کرده با تبلت بازی کرده و موبایل به‌دست گرفته و به‌راحتی به اینترنت پرسرعت وصل شده؛ نسلی که اسیر آپارتمان‌نشینی شده و از فضای بسته و کوچک پای به دنیای بزرگ گذشته است؛ نسلی که به‌جای بازی با هم سن و سالانش کلش‌آف‌کلنز بازی کرده؛ نسلی که ارتباطات با دوستان هم سنش بعد از مدرسه تلفنی که نه، وایبر و واتساپ و تلگرامی بوده.

چه کنیم با دهه هشتادی‌ها؟ پررو‌های قرنیه مشکی!

این نسل معنی فیلترینگ را خوب می‌داند؛ نسلی که توی کوچه بازی کردن را حتی تصور هم نکرده؛ نسلی که حنا و هایدی و آن شرلی و جودی آبوت هم نداشته و نسلی که تقریبا اسیر تکنولوژی بوده و در این فضا قد کشیده. به‌راستی بچه‌های این نسل چگونه‌اند؟ این نسل در همه امور عجیب و پیچیده به‌نظر می‌رسد؛ از سبک و سیاق لباس پوشیدن‌شان گرفته تا ادبیات روزمره‌شان. به آن‌ها انتقاد می‌شود که لذت‌جو و خوشگذرانند، وقت خود را صرف امور بیهوده می‌کنند و از همه مهم‌تر اینکه مانند نوجوانان نسل قبل اغلب آرمان و اهداف بزرگی ندارند.

علاوه بر این هرازگاهی هم دست به اقدامات گروهی عجیب و غریبی می‌زنند که نه‌تن‌ها موجب شوک و نگرانی مسئولان سیاسی و تحلیل‌گران اجتماعی می‌شوند بلکه بسیاری از افراد جامعه را هم نگران و درگیر این پرسش می‌کنند که این نوجوانان که زنان و مردان آینده‌ساز دهه‌های آتی خواهند بود، چه سرنوشتی را برای خود و جامعه تدارک خواهند دید؟ برای اینکه در مورد این نسل بیشتر بدانیم با دکتر پریسا ارجمندی، روانشناس کودک و نوجوان به گفتگو نشسته‌ایم.

مختص یک دهه خاص بودن و در قالب آن دهه درآمدن چگونه صورت می‌گیرد؟

کسب هویت از اجتماعی که به محیط‌های خاص وابسته است و این محیط‌ها در نسلی که در حال بالیدن است و مدارس و حتی تکنولوژی آن دوره صورت می‌گیرد. فقط نوع و روش هویت‌یابی این افراد به محیط‌ها بستگی ندارد بلکه نحوه قرار گذاشتن و جایی که ایشان گرد هم می‌آیند نیز وابسته به همان است. در واقع این شیوه هویت‌یابی جریان زندگی جدید و جذاب‌تری را برای نسل نو آفریده که از خلال آن آزادی اجتماعی مورد توجهش را در فضای مجازی و در تودرتوی اینترنت نیز یافته است؛ زندگی‌ای که به جوان آموخته هیچ اقتداری را نپذیرد و دخالت در زندگی و سبک زندگی‌اش را برای هیچ فردی حتی خانواده حق نداند.

براساس آمار‌های رسمی وزارت جوانان، دهه هشتادی‎ها از دولت و بزرگ‌تر‌ها تنها تسهیلات می‌خواهند و بس؛ تسهیلاتی که امنیت و آینده‌شان را به جهت فراغت و لذت بیشتر در زندگی بسازد. نسلی که هرچند اجتماع نسلی را می‌پذیرند، اما دغدغه‌هایشان فعالیت‌های اجتماعی و حضور در نهاد‌های مدنی را برنمی‌تابد.

 

 

 

 معمار برتر ایران  امین سلطانپور

چه کنیم با دهه هشتادی‌ها؟ پررو‌های قرنیه مشکی!

نوجوانان دهه هشتادی‌چگونه‌اند؟

فضای مجازی و اینترنت، برای نوجوان اغلب ناراضی از وضع زندگی و اقتصادی، زندگی دوم را می‌سازد و البته استفاده‌ای ۷۰ درصدی از اینترنت که بیشتر صرف ارتباطات اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی شده تسهیل‌کننده آن است. طبیعی است که این درصد در شهر‌های بزرگ، بیشتر هم خواهد بود. نسلی که در فضای مجازی از فیلترشکن استفاده می‌کنند (بیش از ۹۰ درصد) و این دنیا را بیشتر برای سرگرمی و تفریح (۵۳ درصد) و ارتباط متنوع و جدید (۳۰ درصد) می‌پذیرند، حتی اگر ارتباط حقیقی و حضوری فراگیر دارند، آن را در امتداد همان زندگی خویش یافته‌اند.

در فضای زندگی مجازی (Virtual Life)، سبک زندگی خاصی که هیچ‌گاه رنگ و بوی واقعیت و تجسم مادی را به‌خود نخواهد گرفت، شکل می‌گیرد. در این فضا که مرز هم نمی‌شناسد، همه به نوعی یک متعامل (interactor) به‌حساب می‌آیند و هیچ‌کس، به‌خاطر آنکه از طبقه‌ای خاص است، مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد بلکه بیشتر به‌خاطر آنچه هست، مورد توجه قرار می‌گیرد.

می‌توان چنین ارزیابی کرد که ریسک‌پذیری، انتقالی بودن احساسات و عواطف، دادن فرصت بازاندیشی، تقویت فردیت و استقلال عمل و انتخابی بودن، سیال ساختن هویت، ایجاد تعارض، دوسویگی و بحران در هویت، جبران کردن برخی کاستی‌های فضای عمومی و حقیقی، خصوصی‌کردن دنیای زندگی، فراغتی ساختن رسانه و فردی ساختن هویت، پیچیدگی در هویت، زیباسازی زندگی روزمره، کسب سریع تجارب مربوط به بزرگسالی، جز‌جز کردن هویت، افسون‌زدایی از برخی جاذبه‌های زندگی غربی، ایجاد تمایز، ارزشمند کردن تمایز و اهمیت دادن به سبک زندگی ازجمله تأثیرات این فضا بر ارزش‌ها، هویت و گرایش‌های این جوانان به‌حساب می‌آیند.

در مراجعه دهه هشتادی‌ها چه اختلالی چشمگیر و شایع است؟

براساس مراجعه‎هایی که به ما می‌شود، این نسل درگیر و درخطر ابتلا به اعتیاد به اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای هستند. در واقع اعتیاد به اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای از نوع بدرفتاری‌های فزون کنشی است؛ بنابراین باید کمک کنیم این رفتار‌ها با رفتار‌های دیگر جایگزین شوند. طبق تحقیقات صورت گرفته، میانگین اعتیاد به اینترنت و بازی‎های رایانه‌ای ۵۸/۷ است، در آسیا این رقم ۵۳/۶ درصد است که ۵ درصد از میانگین جهانی کمتر است. در واقع آمریکای شمالی ۹۰ درصد است که بیشترین استفاده از اینترنت را دارد و ما خوشبختانه کمتر از میانگین جهانی هستیم.

چه کنیم با دهه هشتادی‌ها؟ پررو‌های قرنیه مشکی!

چگونه متوجه اعتیاد به اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای در کودکان و نوجوانان شویم؟

براساس آموزش‎هایی که داریم، از اینترنت می‌توانیم برای حل کردن مسائل مهم زندگی کمک‎های زیادی بگیریم و این در حد نرمال مشکلی ایجاد نمی‌کند، اما وابستگی خطرناک است. وابستگی اینگونه اتفاق می‌افتد، اگر فرد رفتاری را انجام ندهد یا شخصی را نبیند یا غذایی را نخورد و...، دچار آشفتگی و بدرفتاری می‌شود؛ پس زمانی که وابستگی ایجاد شود و منجر به دگرگونی احوال و رفتار شود، آن وقت است که می‌گوییم اعتیاد است. در کتاب «دی اس‌ام ۵»، منبع و مرجع روانشناسان دنیا، ملاک تشخیص اختلال بازی‎های اینترنتی در ۱۲ مورد تعریف شده است که ۵ مورد از آن حتما باید وجود داشته باشد تا مشخص شود که این اختلال و اعتیاد ایجاد شده است.

ازجمله این موارد: اشتغال ذهنی به بازی‎های اینترنتی، بروز نشانه‌های ترک که اضطراب اندوه و تحریک‌پذیری است، موقعی که به بازی اینترنتی دسترسی نداشته باشد، تلاش‎های ناموفق برای مهار کردن شرکت در بازی‎های اینترنتی، از دست دادن علاقه به سرگرمی‎ها و تفریحات جز بازی‎های اینترنتی، فریب دادن اعضای خانواده یا درمانگر درباره زمان پرداختن به این بازی‎ها و از دست‌رفتن یا به خطر افتادن فرصت‌های شغلی و تحصیلی و... به‌خاطر پرداختن به این بازی‌ها. این موارد در یک آزمون پرسشنامه‌ای بررسی می‌شود که در نتیجه آن متوجه اعتیاد به بازی‌های رایانه‌ای خواهیم شد.

چگونه باید این اعتیاد را درمان کرد؟

بروز و حل و فصل این اختلال زمانبر است. ما می‌توانیم زمان زمینه تفریح و گپ و گفت را فراهم کنیم. غر نزنیم، به بچه‌ها پیله نکنیم. سرزنش نکنیم. آرام آرام بچه‌ها را از این فضا دور کنیم. ما می‌توانیم به آن‌ها فقط اطلاعات دهیم و هیچ کنترلی روی آن‌ها نداشته باشیم.

در واقع می‌توانیم بگوییم نرخ شیوع اعتیاد به اینترنت در دنیا ۵ درصد است؛ پس این نرخ خیلی پایین است، اما بسیاری از والدین معتقدند کودکانشان معتاد شده‌اند؛ بنابراین می‌توان با قاطعانه، دوستانه و منصفانه رفتار کردن، بدون کنترل‌گری، زمان زیاد استفاده از اینترنت را کم کرد.

  • فروشگاه فروشگاه

طرز تهیه دسر میوه ای

فروشگاه فروشگاه | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۳۴ ق.ظ

طرز تهیه دسر میوه ای

 

 

مجموعه: آموزش انواع غذاها 

طرز تهیه دسر میوه ای, درست کردن دسر میوه ای

طرز تهیه دسر میوه ای باژله

 

طرز تهیه دسر میوه ای :

برای تهیه این دسر زیبا ابتدا میوه های مورد نظرتان را برش بزنید و آماده کنید بعد به سلیقه خودتان کف قالب بچینید. سپس دو بسته ژله آلوورا را آماده کنید فقط دقت کنید برای هر بسته فقط یک تا یک و نیم لیوان آب جوش استفاده کنید و به صورت بن ماری کاملا ژله را حل کنید. برای اینکه بعضی از میوه ها مثل کیوی یا توت فرنگی باعث بسته نشدن ژله می شود پس باید مایع ژله غلیظ تر از حالت عادی باشد.

 

میوه ها را که کف قالب چیدید مقدار خیلی کمی ژله آلوورا روی آن بریزید و بگذارید داخل یخچال تا فیکس شود دقت کنید اگر زیاد ژله بریزید میوه ها نظم شان به هم می خورد پس در مرحله اول فقط چند قاشق بریزید بعد از فیکس شدن میوه ها می توانید کامل ژله تان را اضافه کنید و بعد برای لایه های بعدی به سلیقه خودتان می توانید از ژله بستنی، پاناکوتا یا پودینگ استفاده کنید.

  • فروشگاه فروشگاه

بزرگ‌ترین پایگاه نظامیان آمریکا در شرق افغانستان به‌دست طالبان افتاد

فروشگاه فروشگاه | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۳۲ ق.ظ

بزرگ‌ترین پایگاه نظامیان آمریکا در شرق افغانستان به‌دست طالبان افتاد

 

مجموعه: اخبار بین الملل

طالبان،اخبار بین الملل،خبرهای بین الملل
منابع افغان از تسخیر "اسدآباد" مرکز ولایت کنر در مرز افغانستان با پاکستان توسط طالبان خبر دادند.

به گزارش ایسنا، یک منبع از دولت محلی به اسپوتنیک گفت: اسدآباد مرکز استان کنر و زندان آن به دست طالبان افتاد.

 خانه چین

پیش از این منابع خبری امروز شنبه از تصرف "شرنه" مرکز ولایت پکتیکا توسط طالبان خبر داده بودند.

 

 ***

 

طالبان مدعی تصرف مزارشریف شد

 همزمان با ادامه پیشروی‌های طالبان این گروه خبر از تصرف شهر مزارشریف داد.

 

این در حالی است که غلام سخی لاله، شورای ولایتی بلخ، ساعت ۹:۳۰ امشب شنبه، ۲۳ مرداد گفت: طالبان پس از شکستن خطوط دفاعی وارد شهرمزارشریف شده اند و جنگ در کوچه پس کوچه های شهر ادامه دارد. 

 

به گفته وی، وضعیت شهر نگران کننده است و وضعیت قابل پیشبینی نیست.

 

این در حالی است که سربازان قول اردوی ۲۰۹ شاهین مقر این فرماندهی را ترک کرده اند و تمامی نیروهای مستقر در پل امام بکری و شهرستان دهدادی به داخل شهر مزارشریف عقب نشینی نمودند.

 

مارشال دوستم و عطا محمد نور در خط حضور دارند و در تلاش بسیج نیروهای شان هستند صدای فیر در تمام شهر شنیده می‌شود و ساکنان مزارشریف سخت نگران شده اند.

 

زندان مزارشریف نیز به کنترل طالبان درآمد و تمام زندانیان آن آزاد شده اند.

 

با این وجود شهر مزارشریف سقوط نکرده است و نیروهای دفاعی همچنین علیه تهاجم طالبان ایستاده اند. 

 

خبرهای تایید نشده می‌رساند که ذبیح‌الله مهمند، فرمانده قول اردوی ۲۰۹ شاهین خیانت کرده و برخی از خطوط جنگ را به طالبان واگذار کرده است. 

 

مهمند هرچند تحت نظارت مارشال و نور بود، اما مشخص نیست که چگونه موفق به خیانت شده است.

 

مارشال دوستم، نور و بقیه متحدان شان در تلاش اند اوضاع را کنترول کنند با این حال درگیری در حومه‌های شهر جریان دارد.

 

***

 

مرکز استان دایکندی افغانستان به تصرف طالبان در آمد

یک خبرگزاری آمریکایی خبر داد که مرکز استان دایکندی افغانستان تنها با شلیک دو گلوله به تصرف نیروهای طالبان در آمده است.

 

یک نماینده پارلمان افغانستان مدعی شد که شهر «مهترلام» مرکز استان لغمان در شمال شرق کابل، بدون هیچگونه درگیری تحت کنترل طالبان در آمده است.

 

***

 

بزرگ‌ترین پایگاه نظامیان آمریکا در شرق افغانستان به‌دست طالبان افتاد

بزرگترین پایگاه نظامی در لوگر تحت نام «Fob Shank» به دست طالبان سقوط کرد.

 

منابع می‌گویند که صدها نیروی دولتی با طالبان یکجا شدند و شماری زیادی از اسلحه و وسایط نظامی بدست طالبان افتاده است.

 

در این پایگاه نظامی لوای چهارم اردوی ملی و کندک دوم کماندو مستقر بودند.

 

از سال 2006 تا 2014 میلادی حدود 18000 سرباز آمریکایی در این پایگاه حضور داشتند.

 

قابل ذکر است که شهر پل مرکز ولایت لوگر دیروز بدست طالبان سقوط کرد و اکنون صرف قطعه 333 در شهرستان محمدآغه ولایت لوگر بدست نظامیان دولت قرار دارد و تمامی بخش های لوگر زیر اداره طالبان است.

 

این بزرگ‌ترین پایگاه نیروهای خارجی در شرق افغانستان بود که با ۸ کیلومتر طول و سه کیلومتر عرض، که بین سال‌های 2006 تا 2014 میلادی، در حدود 18 هزار نظامی را در خود جا داده بود.

 

به گفته مقام‌های نظامی در لوگر، تا پیش از توافق صلح آمریکا و طالبان هم، در حدود ۶۰۰ تن از نیروهای ویژه آمریکایی در پایگاه «فاب شنک» (Fob Shank)، بودند؛ اما پس از آن توافق، این شمار به ۳۰۰ نیرو کاهش یافت.

  • فروشگاه فروشگاه

مرگ دلخراش راننده پراید حامل گوشت/ حادثه رانندگی در اهر با 3 فوتی داشت

 

مجموعه: اخبار حوادث

تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث
راننده خودروی پراید حامل بسته‌های گوشت، بعد از تصادف شدید با جدول، جان خود را از دست داد.

به گزارش تسنیم، ساعت ۱۵:۴۰ روز گذشته حادثه تصادف در اقدسیه، چهار راه آجودانیه به سامانه ۱۲۵ اطلاع داده شد و ستاد فرماندهی آتش‌نشانی تهران بلافاصله نیروهای عملیات ایستگاه ۶۱ را به محل حادثه اعزام کرد.

 

بنا به اظهار مهدی زمانی، فرمانده آتش‌نشانان اعزامی، یک دستگاه خودروی سواری پراید که تعدادی بسته‌های گوشت نیز در آن قرار داشت، به هنگام حرکت در مسیر شمال به جنوب خیابان آجودانیه، به علت نامشخصی پس از برخورد با جدول کنار خیابان از مسیر اصلی خود منحرف و روی سقف واژگون شد.

 خانه چین

وی افزود: به دنبال وقوع این حادثه، راننده خودرو که مردی ۶۰ ساله بود و به شدت مجروح شده بود، داخل خودرو گرفتار شد.

 

زمانی تصریح کرد: آتش‌نشانان به محض رسیدن به محل حادثه، پس از گذاشتن علائم هشدار دهنده در بزرگراه، جریان برق خودروی سواری را قطع و از نشت بنزین در این وسیله‌نقلیه جلوگیری کردند.

 

این فرمانده آتش‌نشانی خاطرنشان کرد: نیروهای آتش‌نشانی در ادامه با استفاده از ابزار هیدرولیکی، راننده را از داخل اتاقک درهم‌پیچیده خودرو سواری خارج کردند و وی را تحویل عوامل اورژانس دادند.

 

وی با اشاره به اینکه علت وقوع این حادثه رانندگی توسط پلیس راهور در حال بررسی است، گفت: امدادگران اورژانس پس از انجام معاینات اولیه اعلام کردند که این شخص به علت شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است.

 

بنابر اعلام پایگاه خبری ۱۲۵، جسد این شخص برای انجام اقدامات قانونی و انتقال به پزشکی قانونی تحویل نیروی انتظامی شد.

تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث
تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث
تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث

 

***

 

حادثه رانندگی در جاده اهر ـ هریس ۳ فوتی داشت

سخنگوی اورژانس آذربایجان‌ شرقی گفت: سه نفر در سانحه رانندگی در جاده اهر ـ هریس و در محدوده «سرای» فوت کردند.

 

به گزارش ایلنا، وحید شادی‌نیا سخنگوی اورژانس آذربایجان‌ شرقی بیان کرد: این حادثه عصر دیروز جمعه بر اثر برخورد یک دستگاه خودروی پژو با خودروی وانت پیکان رخ داد که ۲ سرنشین پژو در دم جان باختند. 

 

او افزود: مصدومان حادثه نیز به بیمارستان‌های امام رضا (ع) و امام سجاد (ع) شهرستان هریس انتقال یافتند که یکی از مصدومان در بیمارستان فوت کرد.

 

شادی‌نیا ادامه داد: این مصدوم به دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان هریس جان باخت.

 

تصادفات در ایران،اخبار حوادث،خبرهای حوادث

 

 ***

 

تصادف مرگبار با شتر در سیریک

برخورد یک دستگاه خودروی سواری با شتر در شهرستان سیریک، یک کشته برجای گذاشت.

 

 رئیس راهداری و حمل و نقل جاده‌ای شهرستان سیریک گفت: در این حادثه که ساعت ۵ و سی دقیقه بامداد امروز، در جاده اصلی سیریک - میناب محدوده شهر گروگ رخ داد، راننده خودرو دردم جان باخت.

 

اخبار,اخبار امروز,خبرهای جدید

عبدالرضا سالاری افزود: شهرستان سیریک حدود چهار هزار نفر شتر دارد.

 

روستا‌های پالور، زیارت حسن آباد، میشی، کلاوی، کنارجو، کرپان، سلمه ای، گونمردی و جیفری مراکز اصلی پرورش شتر است.

  • فروشگاه فروشگاه

هشدار بایدن به طالبان؛ آمریکا ۵ هزار نظامی به کابل اعزام می‌کند

فروشگاه فروشگاه | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۲۹ ق.ظ

هشدار بایدن به طالبان؛ آمریکا ۵ هزار نظامی به کابل اعزام می‌کند

 

 

مجموعه: اخبار بین الملل

بایدن،اخبار بین الملل،خبرهای بین الملل
رئیس‌جمهور آمریکا در واکنش به پیشروی طالبان در افغانستان، ضمن موافقت با استقرار ۵ هزار نیروی نظامی در کابل، به آنها هشدار داد که ایجاد خطر برای آمریکایی‌ها پاسخ نظامی سریع و کوبنده‌ای را در پی خواهد داشت.

به گزارش فارس، «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا بامداد یکشنبه اعلام کرد که با استقرار ۵ هزار نیروی نظامی در کابل برای تسهیل خروج اتباع آمریکایی از افغانستان، موافقت کرده است.

 خانه چین

بایدن طی بیانیه‌ای ۶۰۰ کلمه‌ای که از اقامتگاه «کمپ دیوید» برای دفاع از تصمیمات خود درخصوص افغانستان صادر کرد، گفت: «طی روزهای گذشته من در ارتباط نزدیکی با تیم امنیت ملی [کاخ سفید] بودم و به آنها دستورهایی برای حفاظت از منافع و ارزش‌های خود همزمان با پایان مأموریت نظامی در افغانستان دادم».

 

به نوشته وبگاه کاخ سفید، وی در این بیانیه توضیح داد: «اولاً، بر اساس توصیه‌های تیم‌های دیپلماتیک، نظامی و اطلاعاتی خود، استقرار ۵ هزار نیروی آمریکایی را تایید کردم تا از کاهش منظم و ایمن خدمه [نظامی] آمریکا و دیگر متحدانمان و همچنین خروج ایمن افغان‌هایی که به نیروهای ما در زمان مأموریت‌شان کمک کردند و در خطر طالبان قرار دارند، اطمینان حاصل کنیم».

 

رئیس‌جمهور آمریکا ادامه داد:‌ «دوم، به نیروهای مسلح و جامعه اطلاعاتی خود دستور دادم که از حفظ توانایی و چابکی برای رسیدگی به تهدیدهای تروریستی از سوی افغانستان اطمینان حاصل کنند».

 

بر اساس این بیانیه، بایدن همچنین خبر داد: «سوم، به وزارت خارجه دستور دادم تا از رئیس‌جمهور [اشرف] غنی و دیگر سران افغان در جلوگیری از خونریزی بیشتر [در افغانستان] و حصول راهکار سیاسی حمایت کند. [آنتونی] بلینکن نیز با ذی‌نفعان مهم منطقه‌ای تعامل خواهد کرد».

 

وی در ادامه هشدار داد: «چهارم، به نمایندگان طالبان در دوحه گفتیم که هر اقدامی از سوی آنها در خاک افغانستان که نیروهای آمریکایی یا دیپلمات‌های ما را در خطر قرار دهد، با واکنش نظامی سریع و محکم آمریکا مواجه خواهد شد».

  • فروشگاه فروشگاه

آلکنو نتایج ناامیدکننده المپیک باعث سرخوردگی من و همه ایران شد-

فروشگاه فروشگاه | يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۸:۲۶ ق.ظ

آلکنو: نتایج ناامیدکننده المپیک باعث سرخوردگی من و همه ایران شد

 

 

مجموعه: اخبار ورزشی و نتایج مسابقات

آلکنو،اخبار ورزشی،خبرهای ورزشی
سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران نتایج ناامیدکننده این تیم در المپیک ۲۰۲۰ را باعث سرخوردگی خود دانست و آن را نشانه دیگری برای پایان کارش در مربیگری دانست.

به گزارش تسنیم، ولادیمیر رومانوویچ آلکنو سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران در مورد حضورش روی نیمکت تیم ملی در المپیک 2020 توکیو اظهار داشت: نتایج ناامیدکننده در المپیک باعث سرخوردگی من و همه ایران شد. من قطعاً دنبال نتایج بهتری بودم و با صداقت کار کردم، ولی تنها خروجی این فرآیند، چهارمین حضور من در المپیک بود. شاید این نشانه دیگری است که من باید کار مربیگری را متوقف کنم.

 

مقابل ژاپن نقشه‌های ما کار نکرد و شکست خوردیم

آلکنو ادامه داد: ما باید از گروه خود در المپیک صعود می‌کردیم، ولی در بازی سرنوشت‌ساز مقابل کانادا شکست خوردیم. کانادا در روز مسابقه، قوی‌تر از ما بود. در بازی با ژاپن هم می‌توانستیم کار را تمام و صعود کنیم، ولی نقشه‌های ما کار نکرد و شکست خوردیم.

 

رئیس فدراسیون والیبال ایران آرزوهای بزرگ و بلندپروازانه‌ای داشت

سرمربی پیشین تیم ملی ایران گفت: رئیس فدراسیون والیبال ایران آرزوهای بزرگ و بلندپروازانه‌ای داشت. آنها از مدال المپیک صحبت می‌کردند و مردم هم منتظر معجزه بودند. والیبال در ایران، پس از فوتبال، محبوب‌ترین ورزش است و عامه مردم و خبرنگاران، دیوانه این رشته هستند. بازیکنان جوان ایرانی در حال تبدیل شدن به ستاره‌های والیبال هستند، ولی آنها هنوز هیچ عنوانی در جهان ندارند. این یک نقطه منفی برای آنهاست و باید بیشتر و بیشتر تلاش کنند.

 

مشکلاتی اساسی در ایران وجود داشت که نتوانستیم آنها را حل کنیم

آلکنو در مورد پیروزی 3 بر 2 مقابل لهستان در بازی نخست المپیک گفت: غلبه بر لهستان، بسیار دلگرم‌کننده بود، ولی همانطور که گفتم با فشار دادن لیمو، رب گوجه فرنگی حاصل نمی‌شود. مشکلات اساسی زیادی در ایران وجود داشت که نتوانستیم آنها را در مدت کوتاهی حل کنیم. بازیکنان ایران، سرویس‌های زیادی هدر می‌دادند. ما در این مورد با تک تک بازیکنان حرف زدیم و تمرین کردیم، اما در زمان مسابقه باز هم مشکل ما لاینحل باقی ماند و خطاهای زیادی داشتیم. علت شکست ما مقابل کانادا خیلی ساده بود، توپ‌های دوم در تیم ما امتیاز نشد و حریف از توپ‌های بلند امتیاز گرفت.

 

انتظار بیشتری از بازیکنان باتجربه ایران داشتم

وی در مورد مشکل دریافت اول تیم ملی ایران گفت: همه بازیکنان تیم ملی به جز میلاد عبادی‌پور در لیگ ایران بازی می‌کردند. به همین خاطر، بازیکنان دریافت‌کننده به سرویس‌های ساده، عادت داشتند. دریافت سرویس‌های بازیکنانی مثل لئون، انگاپت، میخایلوف و کلیوکا برای آنها سخت بود. ما نیز بهای این موضوع را پرداخت کردیم. البته من انتظار بیشتری از بازیکنان باتجربه تیم ایران داشتم.

 

در شروع تمرینات در ایران، اشتباه کردیم

سرمربی پیشین تیم ملی روسیه گفت: ما در شروع تمرینات در ایران، اشتباه کردیم. فدراسیون از ما خواست که هر تعداد که ممکن است بازیکن به اردو دعوت کنیم. ما برای 10 روز 30 بازیکن در اردو داشتیم. بازیکنان شاغل در لیگ ایران، کمابیش به هم شبیه بودند و انتخاب بین آنها سخت بود. ما زمان زیادی صرف دیدن تمرینات کردیم در حالی که شاید بهتر بود به آمار و آنالیزهایی که از ویدئو بازیکنان داشتیم، اعتماد می‌کردیم. هشت جلسه مانده به اعزام به توکیو، 16 بازیکن در اردو بودند. من واقعاً متأسفم که به سایر بازیکنان، زمانی برای نشان دادن توانایی‌های‌شان داده نشد. لحظه انتخاب، یک لحظه سخت برای یک مربی است. حتی مترجم از من خواست که خودم اسامی بازیکنان حذف شده را اعلام کنم، چون نمی‌خواست در این مورد، دخیل باشد. ایرانی‌ها خیلی احساساتی و مغرور هستند و برای‌شان تجربه کردن چنین لحظاتی، سخت است.

 

رئیس فدراسیون ایران بدون مشورت با ما، قائمی را به اردو دعوت کرد!

آلکنو در مورد قضیه دعوت فرهاد قائمی به اردو و خط زدنش توضیح داد: ما به تله افتادیم. جو خیلی سنگین بود و بازار تهمت و شایعات هم داغ، چون او در ایران، یک ستاره به حساب می‌آید. مشکل از اینجا شروع شد که رئیس فدراسیون ایران، بدون مشورت با ما، قائمی را به اردو دعوت کرد و به او قول داد که جایگاهش در تیم محفوظ است. کارشناسان زیادی در ایران هستند که به ما گفتند ظاهراً قائمی می‌تواند در دریافت اول به تیم کمک کند، اما او چند ماه قبل از بازی‌های ملی خداحافظی کرده بود و مصدومیتی کهنه هم داشت.

 

به قائمی گفتم وقت من و خودت را تلف نکن

سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران ادامه داد: من بلافاصله به او و سایر بازیکنانی که در لیگ ملت‌ها نبودند، گفتم که برای داشتن جایگاهی در تیم ملی باید از بقیه بهتر باشند. در مورد قائمی پس از اولین جلسه تمرین،‌ مشخص بود که اصلاً آماده نیست و کمکی به ما نخواهد کرد. من او را صدا کردم، مقابلش نشستم و گفتم وقت من و خودت را تلف نکن. او زمان لازم برای آماده شدن در سطح المپیک را نداشت. ما با هم دست دادیم و خیلی معمولی جدا شدیم. او اما حرف‌های تند و بدی علیه من و رئیس فدراسیون زد. او گفت که من عروسک خیمه شب بازی هستم، ولی این حرف اصلاً منطقی نیست. اگر من عروسک بودم با درخواست داورزنی، او را در تیم ملی نگه می‌داشتم. قائمی به اشتباه فکر کرد که من او را به تیم ملی دعوت کرده‌ام، ولی من هرگز او را دعوت نکردم. من فقط موافقت کردم که او را ببینم. قرار شد او پس از این قضیه از من رسماً عذرخواهی کند، ولی این کار را نکرد. این تنها نقطه منفی کار من در ایران بود.

 

وقتی نتیجه‌ای در کار نباشد، همه حرف‌ها توجیه است

آلکنو در مورد اینکه آیا به والیبال ایران کمک کرده است یا نه، گفت: من تیمی را تحویل گرفتم که بازیکنان آن حدود 10 سال کنار هم بازی کرده بودند و بازیکن جدیدی به جمع آنها اضافه نشده بود. ما چند بازیکن جدید را معرفی کردیم که پیشرفت زیادی در تیم ملی کردند. برای مثال، میثم صالحی، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک بازیکن بزرگ دارد. در مجموع وقتی نتیجه‌ای در کار نباشد، همه حرف‌ها، توجیه و فقط حرف است.

 

سقف آرزوهای هواداران والیبال در ایران، فروکش کرده است

وی درباره خداحافظی سعید معروف از بازی‌های ملی اظهار داشت: تیم ایران بدون معروف، تیم متفاوتی خواهد شد. من می‌دانم که تعدادی از بازیکنان باتجربه تیم هم برای مسابقات قهرمانی آسیا به تیم ملی دعوت نشده‌اند. بهروز عطایی سرمربی جدید تیم ملی به جوانگرایی ادامه خواهد داد که کار درست و لازمی است. او کار زیادی در پیش دارد، چون سقف آرزوهای هواداران والیبال در ایران، فروکش کرده است.

 

غافلگیرکننده اتفاق در المپیک قهرمانی فرانسه بود

سرمربی پیشین تیم ملی والیبال ایران در مورد المپیک گفت:‌ اتفاقات غافلگیرکننده زیادی در المپیک افتاد که بارزترین آنها، قهرمانی فرانسه پس از شروع نه چندان خوبش بود. من بعد از لیگ ملت‌ها، لهستان، روسیه و برزیل را بخت‌های نخست قهرمانی می‌دانستم، ولی بعد از اینکه با تیم ایران بر لهستان غلبه کردیم، متوجه شدم که این تیم اوضاع خوبی ندارد.

 خانه چین

انگاپت در المپیک با قلبش بازی کرد

آلکنو در مورد عملکرد درخشان اروین انگاپت در المپیک در مقایسه با تیم زنیت هم تصریح کرد: انگاپت در زنیت برای پول بازی می‌کند، ولی در المپیک با قلبش بازی کرد. بازیکنان ایده‌آل از نظر من، سرگئی تتیوخین و ماکسیم میخایلوف هستند.

  • فروشگاه فروشگاه