فروشگاه

فروشگاه

فروشگاه

فروشگاه

کلمات کلیدی

دلایل بی میلی زوجین برای فرزندآوری

بهترین ساعت های مچی زنانه امسال

آرایش چشم ساده و ملایم دخترانه

nfts

nft

new Metavarse

Metavarse

Metarooksًٍُِ

رنگ مو و آرایش صورت را چگونه ست کنیم؟

بهترین راه تست کردن عطر

برخورد صحیح با انواع همکارهای بد در محیط های کاری

۱۰ نشانه مخفی ابتلا به تیروئید

تغذیه ی مناسب برای دانش آموزان

ده راهکار برای بار آوردن دختری با اعتماد به نفس

طرز تهیه شکوفه قند شیرینی مخصوص نوروز

صرفه جویی در مصرف آب هنگام حمام کردن

کدام فناوری‌ ایلان ماسک را ثروتمندترین فرد جهان کرد؟

تاکسی هوایی جنرال موتورز رونمایی شد

فناوری‌های پوشیدنی برای تشخیص ابتلا به کرونا

احتمال وجود موجودات فضایی افزایش یافت

سرانجام ساخت پروژه‌های هنری درباره شهید سردار سلیمانی چه شد؟

فرم حضور در جشنواره فیلم فجر را پر کرده‌ایم

مدیری از پخش ادامه فصل چهارم «دورهمی» خبر داد

چه سریال‌هایی زمستان ۹۹ از تلویزیون پخش می‌شوند؟

درباره وضعیت مسافرانِ سفر یک‌طرفه به مریخ

سریال دل؛ فیلمفارسیِ کشدار با آرایش غلیظ

تلفن های همراه پوشیدنی در راهند

اختصاص تسهیلات ۲۰ میلیاردی برای خرید از نمایشگاه ساخت داخل

پد شارژکنندۀ بی‌سیم WCP-700

به یکی از قطب‌های درمان ناباروری تبدیل شده‌ایم

آخرین مطالب

۹۰ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

۱۰ فیلم جذاب و پیچیده که یک بار دیدنشان کافی نیست

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۹ ق.ظ

۱۰ فیلم جذاب و پیچیده که یک بار دیدنشان کافی نیست + تصاویر

 

به گزارش خبرنگار حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از برایت ساید، هر چقدر که روایت داستان یک فیلم سینمایی پیچیده باشد، از همان لحظات ابتدایی توجه‌ مخاطب را به خود جلب و جذابیت فیلم برای مخاطبان افزایش پیدا می‌کند.

داستان‌های کارآگاهی، فیلم‌های مهیج و علمی و تخیلی از ژانرهایی هستند که بیشتر از ژانر‌های دیگر از پیچش‌های داستانی و صحنه های غیر منتظره در آنها استفاده شده است و مخاطب را در طول تماشای فیلم از یک هزارتوی جذاب عبور می‌دهند.

لوپر «Looper»
فیلمی بسیار پیچیده با داستانی در آینده که در مورد گروهی تبهکاری است که یاد می‌گیرند چگونه کسی را که می‌خواهند بکشند، به گذشته بفرستند.

«لوپر» مثل هر فیلم دیگری در مورد سفر زمان منطق‌های خاص خودش را دارد، اما سعی کنید زیاد در مورد پیچیدگی‌های داستان فکر نکنید و تنها از آن لذت ببرید.

جاده مالهالند «Mulholland Drive»
این فیلم سینمایی داستانی پیوسته ندارد و در واقع فیلم از سکانس‌های کوتاهی تشکیل شده که در نهایت یک کل را تشکیل می‌دهند.

مخاطبان کم تجربه با گرفتن هر سرنخی از فیلم و تکمیل کردن معمایی که در ذهنشان به وجود آمده در داستان فیلم گم خواهند شد. این فیلم تا لحظه پایان شما را هیجان زده می‌کند و در ذهن شما سوال به وجود می‌آورد و این همان دلیلی است که عده زیادی از مخاطبان این فیلم را دوست دارند.

هفت تیر «Revolver»
در این فیلم گای ریچی مخاطب را با مشکلات پیچیده‌ای درگیر می‌کند که باید در پی یکدیگر حل شوند. در حالی که شما به دلایل رفتار قهرمان اصلی فیلم فکر می‌کنید، معماهای دیگر به راحتی از چشم شما پنهان می‌ماند. به همین خاطر یکی از پس دیگری تعداد مشکلات حل نشده برای مخاطب بیشتر می‌شود.

بیسیک «Basic»
در طی تمرین نظامی ارتش آمریکا در پاناما، یک اتفاق غیر منتظره می‌افتد و یکی از تیم‌های کار آموز به همراه تمرین دهنده آن‌ها ناپدید می‌شود. دو بازمانده از این حادثه نیز دو روایت متناقض از این حادثه را روایت می‌کنند و پرونده هر چه جلوتر می رویم پیچیده‌تر می‌شود. اگر معما دوست دارید و داستان‌های پیچیده را دنبال می‌کنید، این فیلم برای شما بهترین گزینه است.

شاه کلید «The Skeleton Key»
کارولین الیس ۲۵ ساله یک پرستار در یک خانه بزرگ در جایی نزدیک لوئیزیانا است. او از فردی به نام بنجامین مراقبت می‌کند که صاحب یک عمارت است و به دلیل تشنجی که در گذشته داشته فلج شده است و توانایی صحبت ندارد. این پرستار خیلی زود موارد عجیب و غریبی را در این خانه و از همسر بنجامین می‌بیند و تصمیم می گیرد که این راز‌ها را برملا کند.

دانی دارکو «Donnie Darko»
این فیلم سینمایی به موضوعات فلسفی، مفهوم سرنوشت و احتمال تغییر آن و همین طور این نظریه که هیچ چیزی به صورت شانسی اتفاق نمی‌افتد ،می پردازد. هر دقیقه از این فیلم به گونه‌ای می گذرد که شما بیشتر احساس سردرگمی می‌کنید.

اطلس ابری «Cloud Atlas»
در این فیلم شش داستان که در عصر‌ها و زمان‌های مختلفی در آینده و گذشته روایت می‌شوند. در اطلس ابری شخصیت‌ها با انتخاب آزادی و برده داری باید عواقب آن را نیز در نظر بگیرند. این انتخاب می‌تواند چیز‌های زیادی را تغییر دهد چرا که همه چیز با یکدیگر مرتبط است.

پلیس زمان «Timecop»
داستان فیلم در زمان آینده است و دانشمندان توانسته اند یک ماشین زمان بسازند. با این اختراع جهان به مرحله جدیدی از تمدن بشری وارد می‌شود. این ماشین این توانایی را می‌دهد که اشتباهات گذشته، درست کند و زمان حاضر را بهبود ببخشند. این فیلم برای علاقه‌مندان به ژانر تخیلی از بهترین گزینه هاست.

بازی «The Game»
با این فیلم مهیج و روانشناسانه دیوید فینچر، هیچ شانس بهتری برای آشنا کردن خود با دیوید فینچر پیدا نمی‌کنید. این کارگردان واقعیت را لایه به لایه می شکافد تا مخاطب متوجه نشود اصلا واقعیتی وجود دارد یا نه. در این فیلم شخصیت مایکل داگلاس تلاش می‌کند تا معمایی را در یک واقعیت مجازی حل کند که توسط برادرش طراحی شده است.

پوستی که در آن زندگی می‌کنم «The Skin I Live In»


جراحی معروف به نام رابرت لگارد راهی مخفی را پیدا می‌کند تا یک پوست مصنوعی برای انسان بسازد. او به همکاران خود اطمینان می‌دهد که این آزمایش روی یک موش موفقیت آمیز بوده است، اما به طور مخفی این آزمایش را روی یک انسان نیز انجام داده است.

انتهای پیام/

 

ادغام ویدئوهای یوتیوب در ارائه‌های پاورپوینت


نحوه حذف خودکار تاریخچه یوتیوب (YouTube)


مجله پیپل جذاب ترین مرد سال 2016 را معرفی کرد


دانلود Download-دانلود چیست؟


لیست کارها در Trello (اپلیکیشن مدیریت پروژه)


جزئیات تیم جدید پروژه آرتمیس/ بانوی ایرانی روی ماه قدم می‌گذارد


نحوه اضافه کردن یا تغییر تصویر کوچک در یک فیلم YouTube


اختلال دردسرساز یوتیوب برطرف شد


نحوه آپلود و دانلود فایلها در 4shared


چگونه با کامپیوتر از گوگل پلی دانلود کنیم؟

 

معرفی بهترین ساعت های هوشمند بازار


بهترین یخچال ایرانی - معرفی برترین برندها


معرفی و خرید دقیق ترین مدل های دستگاه تست قند خون + قیمت روز


معرفی ویلای دوستار- معمار امین ساطانپور


ساخت و آماده سازی آکواریوم و معرفی تجهیزات مورد نیاز آن


تجهیزات آکواریوم آب شیرین را دقیق تر بشناسیم ؛ همراه با معرفی محصولات معتبر


راهنمای خرید سشوار و معرفی بهترین مارک سشوار حرفه ای 2020


پارامترهای مهم در انتخاب ساعت هوشمند و معرفی 5 ساعت برتر آمازون


روشهای انتخاب یک مسواک برقی مناسب / معرفی 3 مسواک برقی برتر سال 

  • فروشگاه فروشگاه

محبوب‌ترین سکانس ارباب حلقه‌ها از نگاه کارگردان این فیلم

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۷ ق.ظ

محبوب‌ترین سکانس ارباب حلقه‌ها از نگاه کارگردان این فیلم

به گزارش حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از ایندیپندنت، جکسون می‌گوید: «در حال فیلمبرداری دو برج بودیم و شخصیت گالوم را معرفی می‌کردیم. نکته‌ی کلیدی در مورد این شخصیت این است که بیشتر مردم می‌دانند او گالوم و اسمیگل است، مثل یک شخصیت دوگانه. ولی ما صحنه‌ای نداشتیم تا این را منتقل کنیم… و توضیح بدهیم که «این موجود دو نفر است.» در نتیجه می‌دانستیم که به این کار نیاز است، اما وقتی برای فیلمبرداری نداشتیم.»

بنابراین جکسون در آن زمان مشغول آماده‌سازی دیگر جنبه‌های فیلم بود، و به فرن والش همکار نویسنده اش خلق صحنه‌ی دو گالوم را سپرده بود. جکسون به کولبرت می‌گوید والش نه تنها این صحنه را نوشت، بلکه به شیوه‌ای آن را کارگردانی کرد که به لحظه‌ی محبوب او در این سه‌گانه تبدیل شد.

جکسون می‌گوید: «فرن صحنه‌ای نوشت که سم و فرودو به خواب فرورفته‌اند، یعنی فقط باید در بستر می‌خوابیدند و حتی نیاز نداشتیم که الایجا وود و شان آستین صحنه را بازی کنند. برای کارگردانی‌اش هیچ‌کسی را نداشیم، پس به فرن گفتم: «این صحنه را نوشته‌ای، خودت هم باید بسازش.» بنابراین او صحنه‌ای را نوشت و کارگردانی کرد که حالا همه می‌شناسند.»

جکسون برای معرفی نسخه‌ی ترمیم‌شده و ۴K سه‌گانه‌های «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت» در حال تبلیغات است که توسط برادران وارنر ارائه شده است.

 

جدیدترین تلفن هوشمند که با نگاه قفل می شود
۱۰ محصول جالب که در نگاه اول احمقانه به نظر می‌رسند
  • فروشگاه فروشگاه

نوکیا جایگزین هوآوی برای استقرار شبکه اینترنت نسل پنجم می‌شود

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۵ ق.ظ

نوکیا جایگزین هوآوی برای استقرار شبکه اینترنت نسل پنجم می‌شود

به گزارش خبرنگار حوزه فناوری گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، شرکت نوکیا اعلام کرد اپراتور تلفن همراه Proximus Luxembourg، شرکت تجهیزات شبکه مخابراتی فنلاند را برای یک قرارداد هفت ساله به منظور تأمین پوشش ۵G در سراسر این کشور انتخاب کرده است. به گفته یک منبع آگاه، نوکیا جایگزین هوآوی چین شده است.

نوکیا در ماه اکتبر پس از آنکه هوآوی به دنبال فشار‌های آمریکا از تامین تجیهزات اصلی مخابرات کنار گذاشته شد، برای ساخت شبکه‌های رادیویی ۵G جایگزین این شرکت شد.


 

  • اینترنت نسل ۵ در گوشی‌های ارزان قیمت با یک فناوری جدید

اریکسون و نوکیا از طرف دولت‎های مختلف انتخاب شده‌اند تا شرکت‌های چینی را به بهانه تهدید امنیت ملی خود، با استقرار شبکه ۵G محدود کنند.

نوکیا در این معامله جایگزین فروشنده طیف فعلی خواهد شد و انتظار می‌رود استقرار شبکه ۵G از سال آینده آغاز شود. هنوز نامی از مأمور فعلی نیامده است.

Proximus Luxembourg دارای طیف وسیعی از باند ۷۰۰ مگاهرتز برای ارتباط با تأخیر کم و باند ۳.۵ گیگاهرتزی برای پوشش متراکم شهری است.

انتهای پیام/

  • فروشگاه فروشگاه

دام اروپا برای مهار قدرت غول‌های فناوری آمریکا

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۳ ق.ظ

دام اروپا برای مهار قدرت غول‌های فناوری آمریکا

به گزارش خبرنگار حوزه فناوری گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، آمازون، اپل، فیسبوک و گوگل؛ غول‌های فناوری آمریکا ممکن است مجبور شوند شیوه‌های تجاری خود را در اروپا تغییر داده یا بر اساس پیش‌نویس قوانین جدید اتحادیه اروپا با جریمه‌های سنگین بین ۶-۱۰ درصدی مواجه شوند.

این قوانین جدی‌ترین تلاش بلوک ۲۷ کشوره برای مهار قدرت غول‌های فناوری آمریکاست که کنترل تعداد زیادی داده و سیستم عامل آنلاین را بر عهده داشته و هزاران شرکت و میلیون‌ها اروپایی به آن‌ها اعتماد دارند.

قوانین جدید همچنین حاکی از ناامیدی کمیسیون اروپا از پرونده‌های ضد انحصاری خود علیه غول‌های فناوری به ویژه گوگل است که به گفته منتقدان، این مسئله را حل نکرده است.

نظارت جهانی از غول‌های فناوری و قدرت آن‌ها در حال افزایش است.

مارگرته وستاگر، کمیسر رقابت اروپا و تیری برتون، نماینده بازار داخلی اتحادیه اروپا، این قوانین را به عنوان پیشنهادی نه تنها برای مهار غول‌های فناوری بلکه برای جلوگیری از ظهور شرکت‌های غالب ضد رقابت ارائه داده‌اند.

به گفته یک منبع آگاه، مجموعه‌ای از قوانین تحت عنوان قانون بازار‌های دیجیتال جریمه بیش از ۱۰ درصد از گردش مالی سالانه دروازه بانان آنلاین را نقض قوانین جدید می‌داند.

منابع دیگر گفتند قوانین جدید همچنین لیستی از باید‌ها و نباید‌ها را برای دروازه بان‌ها تعیین می‌کند که براساس معیار‌هایی مانند تعداد کاربران، درآمد و تعداد بازار‌هایی که در آ‌نها فعال هستند طبقه بندی می‌شود.


 

  • اعلام آتش بس بین دو غول بزرگ "فناوری دنیا"

مجموعه قوانین دوم معروف به قانون خدمات دیجیتال نیز سیستم عامل‌های آنلاین بسیار بزرگی را هدف قرار می‌دهد مانند آن دسته که بیش از ۴۵ میلیون کاربر دارند.

از آن‌ها خواسته خواهد شد که برای مقابله با محتوای غیرقانونی در سیستم عامل، سوءاستفاده ازسیستم عامل خود که حقوق اساسی را نقض می‌کند و دستکاری عمدی آن برای تأثیرگذاری بر انتخابات و بهداشت عمومی، اقدامات بیشتری انجام دهند.

این شرکت‌ها همچنین باید جزئیات تبلیغات سیاسی را در سیستم عامل خود و پارامتر‌های استفاده شده توسط الگوریتم‌هایشان به منظور پیشنهاد و رتبه بندی اطلاعات نشان دهند.

پیش نویس قوانین باید مطابق با خواسته‌های کشور‌های اتحادیه اروپا و قانونگذاران این اتحادیه باشد، برخی از آن‌ها قوانین سختگیرانه‌ای را اعمال کرده‌اند در حالی که برخی دیگر نگران افزایش مقررات و تأثیر بر نوآوری هستند.

پیش بینی می‌شود شرکت‌های فناوری که خواستار قوانین متناسب و متعادل شده‌اند، از این شکاف استفاده کرده و برای قوانین ضعیف‌تر لابی کنند. پیش نویس نهایی پیش بینی شده در ماه‌ها یا حتی سال‌های آینده ارائه خواهد شد.

انتهای پیام/

 

دام اروپا برای مهار قدرت غول‌های فناوری آمریکا
جایزه بهترین اثر کمدی و انیمیشن جوایز فیلم اروپا به فرانسه رسید
حکایت مجسمه‌های زشت و بی‌ربط بزرگان هنر ایران
ردیابی موبایلی بیماران کرونا در ایران
توئیتر ازین پس ترند ایران را هم نشان می‌دهد
همه خودرو‌های پلیس در ایران از ابتدا تاکنون
تولید لیفان ایکس‌۷۰ در ایران آغاز شد
نُهمین «مونولیت»؛ از یوتای آمریکا تا جاجرود در ایران
تخصیص یارانه به مدارس در نمایشگاه ایران ساخت
  • فروشگاه فروشگاه

تصاویر چاپگر لیزری سامسونگ از جنس مقوا !

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۱ ق.ظ

صاویر چاپگر لیزری سامسونگ از جنس مقوا !

مجموعه: اختراعات جدید

 

تصاویر چاپگر لیزری سامسونگ از جنس مقوا !
محقق موفق به ساخت یک چاپگر دوستدار محیط زیست با الهام از هنر اوریگامی و از یک تکه بسیار مقاوم مقوای بازیافتی شدند.

برای ساخت بدنه اصلی چاپگر تاشوی اوریگامی (Origami) به جای پلاستیک، از مقوای بازیافتی استفاده شده است که پس از خراب شدن، مجددا قابل بازیافت خواهد بود.


طراحی بدنه خارجی این چاپگر لیزری از هنر اوریگامی (کاغذ و تا) الهام گرفته شده است و یک تکه بسیار مقاوم مقوای بازیافتی پس از برش خوردن و تا زدن، به یک شکل چاپگر تبدیل می‌شود و دستگاه اصلی چاپگر لیزری درون این بدنه مقوایی قرار دارد.
پوشش خارجی چاپگر فاقد پلاستیک است، اما برای حفظ دوام دستگاه در بخش داخلی از پلاستیک مقاوم و لولا استفاده شده است؛ در بخش داخلی نیز قطعات پلاستیکی و الکترونیکی شامل فلز و عناصر کمیاب بر روی زمین بکار رفته است.

 

 چاپگر اوریگامی در کنار چاپگرهای Clip و Mate بعنوان سه طرح برتر در جایزه بین المللی طراحی 2013 انتخاب شده‌اند؛ این طرح‌ها اقدام به ساده‌سازی فرآیند تولید و کاهش هزینه‌های ساخت در یک روش خلاقانه و منحصر به فرد کرده‌اند.
سامسونگ به عنوان سازنده، هنوز زمان مشخصی را برای تولید تجاری چاپگر اوریگامی اعلام نکرده است.

منبع:konjkav.com

  • فروشگاه فروشگاه

مساله توهم و رویای عثمانی در سریال‌های ترکیه

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۹ ق.ظ

مساله توهم و رویای عثمانی در سریال‌های ترکیه

روزنامه جام جم: تجزیه امپراتوری عثمانی در پی شکست در جنگ جهانی اول باعث شد این امپراتوری کم‌کم روند اضمحلال خود را طی کند؛ اتفاقی که بخشی از جامعه به‌شدت ملی‌گرای ترکیه نتوانسته هنوز آن را با خود حل کند و سعی می‌کند بازتاب این ناباوری را در محصولات هنری و به‌خصوص سریال‌های ترک به نمایش بگذارد. تلاش‌ها برای زنده کردن ترکیه با شکوه دوره عثمانی در واقع به رویایی بدل شده که دولتمردان ترکیه این روز‌ها برای رسیدن به آن سخت در تلاش و تکاپو هستند.

هر چند این تلاش‌ها از سال‌ها قبل شروع شده، اما این روز‌ها شکل علنی‌تری به خود گرفته و حتی در قالب تلاش‌ها برای تمرکز روی خوشنویسی و دیگر هنر‌های اسلامی که در زمان عثمانی میان ترکان معمول بوده‌اند، دیده می‌شود. بیش از هر چیز، اما این روز‌ها و سال‌ها سریال‌های ترک سعی کرده‌اند در این‌باره حرف بزنند. سریال‌هایی که جدای از ابعاد اقتصادی و صدور نگاه فرهنگی ترکیه، سراغ تاریخ رفته‌اند و درست مانند تولیدات آمریکایی درتلاشند روایت مدنظر خود را که در موارد بسیاری هم جعلی است، روایت کنند.

سریال‌سازی با چاشنی اقتصاد و تاریخ

ترکیه بعد از آمریکا دومین صادرکننده سریال‌های تلویزیونی در جهان است، تا حدی که طبق آمار‌های اعلام شده در سال‌های اخیر درآمد سالانه از محل صادرات سریال‌هایش ۲۰۰ میلیون دلار بوده و مشغول برنامه‌ریزی است تا این مبلغ را در سال ۲۰۲۳ به دو میلیارد دلار در سال برساند؛ رقمی که با توجه به اقبال جهانی سریال‌های ترکی عجیب و دور از انتظار به نظر نمی‌رسد. بنا به اعلام وزارت تجارت ترکیه، سریال‌های ترکی در بیش از ۱۴۶ کشور جهان به فروش می‌رسد و در این مناطق به‌طور میانگین سالانه حدود ۶۰۰۰ ساعت سریال ترکی پخش می‌شود.

سریال‌سازان و تاریخ

مضمون اصلی این سریال‌ها طی یک دهه گذشته همواره در ایران مورد نقد قرار گرفتند و البته مخاطب هم داشتند و دارند، اما در میان تولیدات مختلف و این تلاش‌های سریال‌سازی برخی آثار مورد توجه بسیاری قرار گرفته‌اند. «حریم سلطان» یا «سده باشکوه» را می‌توان نمونه بارز سریال‌های تاریخی ترکیه دانست که در ایران و دیگر کشور‌ها هم مورد توجه قرار گرفت. داستان فیلم زندگی سلطان سلیمان را روایت می‌کرد و زمان پخش در ۴۳‌کشور جهان روی آنتن رفت و بیش از ۲۰۰ میلیون بیننده را به خود جذب کرد.

البته این سریال در زمان پخش خود مورد انتقاد قرار گرفت و شورای عالی رادیو و تلویزیون ترکیه ادعا کرد بیش از ۷۰ هزار شکایت درباره این سریال دریافت کرده. رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور فعلی ترکیه هم که آن زمان نخست‌وزیر بود، این سریال را به‌دلیل «بد جلوه دادن تاریخ ترکیه به نسل جوان» کشور محکوم کرد. روند ساخت سریال‌های تاریخی که قهرمان‌های اصلی آن‌ها شاهان عثمانی هستند ادامه پیدا کرد، قیام، مؤسس: عثمانی، معاد، تو کشور من هستی، سلطان قلب من، ظهور امپراتوری‌ها و حالا هم سریال پایتخت عبدالحمید از جمله تلاش‌های دیده شده سریال‌سازان ترک برای احیای تاریخ به‌زعم ترکان باشکوه این کشور در دوره عثمانی است.

در این تلاش‌ها بار‌ها دیده شده که کشور‌های همسایه و به‌خصوص ایران مورد هجمه‌هایی قرار گرفته‌اند. برای مثال در «سرزمین عثمانی‌ها» شاهدیم که چهره‌ای عادل از جمال پاشا ساخته می‌شود، او قصد دارد اعراب را به سمت دموکراسی هدایت کند یا در بخش‌های دیگری از آن می‌بینیم «سلطان احمد» پادشاه عثمانی تلاش می‌کند عدالت را در سرزمین عثمانی‌ها برقرار و زندگی راحتی را ایجاد کند، اما بدون اطلاع، جوانی مریض را به ریاست دستگاه امنیتی خود گماشته‌است.

این جوان مریض کسی جز «قاسم آغا» نیست که همراه خواهرش از سوی شاه ایران مامور هستند سلطان عثمانی را از تخت به زیر بکشند یا کاری کنند سلاطین بعدی عثمانی از نسل او نباشند. آخرین سریالی هم که از آن نام بردیم یعنی پایتخت عبدالحمید درباره زندگی «عبدالحمید»، یکی از آخرین پادشاهان عثمانی است که دوران سلطنت او همراه با اتفاقات مهم تاریخی از جمله شروع نفوذ صهیونیست‌ها در سرزمین فلسطین است.

از زبان سلطان عبدالحمید دیالوگی بسیار تند و جنگ‌طلبانه علیه ایران مطرح می‌شود، سریالی که البته گفته می‌شود اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه هم علاقه بسیاری به آن دارد. در بخشی از این سریال از زبان عبدالحمید این طور بیان می‌شود: «آذربایجان در قلب و اندیشه ماست! تبریز، ارومیه و سلماس شهر‌های ترکان هستند! ما این شهر‌ها را در هر زمانی می‌خواهیم! ممکن است وظیفه آن‌ها (ایرانی‌ها) ندادن باشد، اما وظیفه ما خواستن و گرفتن این مناطق است، شاید امروز نه، ولی روزی خواهد آمد که در تبریز پرچم ترک برافراشته خواهدشد.»

این ابراز علاقه‌ها که در سریال «حریم سلطان» هم مطرح شده‌بود، برای مردم ایران کاملا ساختگی است؛ چرا که سلطان سلیمان به ایران حمله می‌کند و با وجود پیروزی در نبرد چالدران و تهدید مردم تبریز به کشتار، حتی پنج روز هم نتوانست در تبریز بماند و فرار کرد. اتفاقی که باعث شد شاه طهماسب صفوی در نامه به سلطان سلیمان عثمانی بنویسد: «تو را ندامت گرفته در نصف شب از حوالی تبریز فرار نموده به حال سگان هر دو منزل یکی کرده خود را به حوالی وان رسانیدی و هر یک از لشکر نکبت اثر تو به راهی می‌گریختند...»

رویای احیای عثمانی

جان کلام این‌که سریال‌های تاریخی ترک بدل شده‌اند به ابزاری برای بیان اندیشه‌های موسوم به نو عثمانی‌گری، اندیشه‌هایی که این بار و در اقامه نماز جمعه در ایاصوفیه از زبان امام جماعت به پدر ساخت ترکیه مدرن یعنی آتاترک هم رحم نکردند و به او تاختند. اندیشه احیای عثمانی باشکوه در فیلم‌ها و سریال‌ها می‌تواند ذهن مردم دنیا را تحت تاثیر خود قرار دهد، چرا که کمتر کسی سراغ تاریخ می‌رود و از کشتارها، قتل عام‌ها و نسل‌کشی‌های حکومتی می‌خواند که یک قرن پیش پرونده‌اش بسته شده‌است.

شاید کمتر کسی سراغ کتاب استانبول اورهان پاموک برود و روایت‌های آغازین او از استانبول پس از عثمانی را مرور کند، شهری مغموم و دود زده، سیاه و بی‌رنگ که کم‌کم جان گرفته و یکی از قطب‌های گردشگری جهان شده‌است. حالا، اما رویای احیای عثمانی به‌عنوان یک حکومت مسلمان ظاهرا هدف مهمی برای دولت ترکیه است و فراموش کرده هر حکومتی که می‌رود، حتما به انحطاط رسیده که فروپاشی را تجربه کرده‌است، که اگر هم هدف احیای شکوه آن باشد طبعا این اتفاق از مسیر تندی با همسایه‌ها و بیان دیالوگ‌هایی برای زیر سوال بردن تمامیت ارضی آن‌ها نمی‌گذرد. شاید بهتر باشد سریال سازان ترک یک امروز را بروند سراغ تاریخ کشورشان در عصر عثمانی و دلایل زوال و انحطاط این امپراتوری را بررسی کنند، شاید با آگاهی بیشتر از آنچه گذشته، جعلیات تاریخی شان در سریال‌ها دست‌کم معقول‌تر شوند.

کشورگشایی تـوهمی با دیالوگ جعلی

سیدکریم محمدی: اخیرا سریالی با عنوان «پایتخت» از شبکه «TRT» ترکیه پخش می‌شود که در یکی از قسمت‌هایش دیالوگی جعلی منصوب به «سلطان عبدالحمید» سی وچهارمین سلطان عثمانی پخش شده است. او می‌گوید تبریز، ارومیه و سلماس شهر‌های ما هستند. این در حالی است که ایده‌هایی مبتنی بر نوعثمانی‌گری نیز در ترکیه ترویج می‌شوند و از جمله رئیس‌جمهور ترکیه تلویحا بر آن صحه گذاشته است.

این موضوع جدیدی نیست؛ زمامداران ترکیه در گذشته هم چشم طمع به شهر‌های شمال غربی ایران داشته‌اند و در دوره شاه‌اسماعیل هم سلاطین عثمانی تا تبریز لشکرکشی و آنجا را اشغال کردند، ولی با مقاومت سلحشورانه مردم تبریز و شهر‌های دیگر، حضور اشغالگرایانه آنان چند روزی بیشتر به طول نینجامید و ایران را ترک کردند. چندی پیش به باکو سفر کرده بودم و در تلویزیون رسمی و دولتی جمهوری آذربایجان، مقامی دولتی را می‌دیدم که علنا تاریخ را تحریف می‌کرد و می‌گفت آذربایجان ایران، متعلق به جمهوری آذربایجان بوده و ایران آنجا را اشغال کرده و به سرحدات خود افزوده است.

واقعیت ثبت‌شده در کتب معتبر تاریخی دنیا این است که در دوره قاجار که جنگ بین ایران و روسیه واقع شده و ایران شکست‌خورده و طی پیمان‌نامه‌ای جمهوری فعلی آذربایجان را که در قلمرو ایران بوده به روسیه بخشیده‌اند. دولت‌ها برای ایجاد غرور ملی و افتخار کاذب بعضا تاریخ را تحریف می‌کنند که البته مصرف داخلی دارد. حال مشخص نیست که سلطان عبدالحمید، سلطان عثمانی واقعا این مطلب را گفته است یا نه؟ اگر گفته باشد بعید نیست چنان که ذکر شد آنان همیشه در طول تاریخ چشم طمع به شهر‌های زرخیز ایران داشته‌اند و اگر نگفته باشد پخش دیالوگ جعلی منصوب به سلطان عثمانی محصول اتاق فکر نوعثمانی‌گری مستقر در ترکیه است که قصد احیای امپراتوری سلاطین عثمانی را دارد.

طبیعی است وقتی در ترکیه زمامداری به مدت طولانی در مسند قدرت می‌تازد توهم خدایگانی و ظل‌اللهی پیدا می‌کند و به قلمرو سرحدات فعلی خود اکتفا نمی‌کند و با تحریف تاریخ و برای مصرف داخلی سعی در ایجاد غرور کاذب ملی می‌کند و این آفتی است که گریبانگیر مردم کشوری همانند ترکیه است که چندصدایی را بر‌نمی‌تابد و برای توجیه عملکرد یک‌جانبه‌گرایانه و مستبدانه در حوزه سیاسی با حمایت از اینچنین دیالوگ‌های تحریف‌شده‌ای به ضعف‌های خود سرپوش می‌گذارد.

بیراهه نیست که آنان بدانند ایران کشوری است که در طول تاریخ، مستعمره هیچ کشوری نبوده و به لحاظ حس میهن‌پرستی و مقاومت سلحشورانه مردم در برابر متجاوزین هرگز به اشغال طولانی‌مدت کشوری درنیامده است. از آن جمله است مقاومت مثال‌زدنی مردم تبریز در غائله اشغال آذربایجان توسط روسیه به رهبری سردارخان سردار ملی و باقرخان سالار ملی، مقاومت قهرمانانه مردم خرمشهر در برابر دشمن بعثی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و دفع شر متجاوزان دیگر توسط استعمار پیر بریتانیا، پرتغال و... در جنوب ایران به رهبری رئیسعلی دلواری و دفع تجاوز روسیه در شمال کشور به رهبری میرزاکوچک‌خان جنگلی و ده‌ها مورد دیگر که همگی در برابر مقاومت ایران عقب‌نشینی کرده‌اند. حال دیگر قرن بیست‌و‌یکم و عصر انفجار اطلاعات و فناوری و تکنولوژی عظیم رسانه‌ای، ارتباطاتی و دیجیتالی است.

 

دیگر عصر لشکرکشی و تجاوز به مرز‌ها و تفکر اشغال شهر‌های کشور همسایه را به مالکیت فرضی و توهمی خود درآوردن، اعتبار و حیثیت و آبرو برای زمامدار ایجاد نمی‌کند، زیرا برای بخش وسیعی از مردم ترکیه نیز این‌گونه دیالوگ‌ها مضحک بوده و طنزی بیش نیست. شایسته است این‌گونه زمامداران به‌جای ایجاد غرور کاذب ملی برای مصرف داخلی، به فکر آزادی‌های سیاسی مردم خود باشند و چندصدایی در جامعه را برتابند که ایجاد دموکراسی واقعی برای مردم خود مفیدتر از کشورگشایی توهمی است. وقتی کشوری، برخی قومیت‌های خود را تروریست می‌خواند، چگونه می‌تواند بگوید فلان شهر‌ها در کشور همسایه، شهر‌های ما هستند؟

صلاح زمامدارانی که اقتدارگرایانه برخورد می‌کنند در این است که تا دیر نشده به خود آیند و در گذشته خود تأمل کنند.

  • فروشگاه فروشگاه

جک J۴ به فهرست خودرو‌های داخلی اضافه می‌شود

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۷ ق.ظ

جک J۴ به فهرست خودرو‌های داخلی اضافه می‌شود

 

برترین‌ها: هفته گذشته در خبری غیر منتظره، واحد روابط عمومی کرمان موتور اعلام کرد که در راستای سیاست‌های کلی دولت در سال جهش تولید، بزرگترین قرارداد ساخت داخل قطعات برای تولید موتور محصول J۴ شرکت کرمان موتور با یک شرکت دانش‌بنیان داخلی به ارزش بیش از دوازده هزار میلیارد ریال به امضاء رسید.

بر اساس برنامه‌های اعلام شده قبلی و با سرمایه گذاری بیش از هشت هزار میلیارد ریالی انجام شده میزان ساخت داخل این محصول تا پایان سال به بیش از ۵۰ درصد و در پایان سه ماهه اول سال آینده به ۷۰ درصد خواهد رسید. با امضاء قرارداد فوق و برنامه زمانبندی ارائه شده از طرف تولید کننده در سه ماهه چهارم سال آینده، موتور این خودرو نیز تولید داخل خواهد شد که در نتیجه آن میزان ساخت داخل خودروی J۴ از مرز ۸۰ درصد عبور خواهد کرد.

نام اصلی این خودرو در بازار‌های جهان بخصوص کشور چین Heyue A۳۰ است، ولی بعد‌ها نام آن به جک J۴ یا JAC J۴ تغییر یافت. جک J۴ یک سودان خانوادگی که طراحی آن توسط جیانهایوی طراح و شخصی که پلت فرم نسل دوم JAC برای خودرو‌های جمع و جور طراحی کرد، طراحی شده است.

طراحی ظاهری و بدنه جک جی۴

در نگاه اول، نمای ظاهری جک جی ۴ به اندازه برادر بزرگتر خود یعنی مدل جی ۵ چندان جذاب، هماهنگ و زیبا به نظر نمی‌رسد. شاید شما هم مانند نگارنده در همان لحظات اولیه دیدار با جک جی ۴، به یاد هیوندای اکسنت به ویژه در نمای جانبی، افتاده باشید.

اگرچه هیچگونه شواهدی دال بر الگوبرداری از روی دست طراحان اکسنت فعلا در دسترس نیست. نمای روبه روی این خودرو از چراغ‌های برجسته با سایز مناسب و طراحی نسبتا ساده بهره می‌برد. گرافیک داخلی چراغ‌ها نیز حرفی برای گفتن نداشته و کاملا اقتصادی طراحی شده است.

فضای بین دو چراغ اصلی را جلوپنجره‌ای ذوزنقه فرم که مزین به نماد ستاره جک و سه نوار کرومی‌ست، پر نموده است. همچنین جای خالی چراغ‌های روشنایی در روز (دیلایت) کاملا در چهره جک جی ۴ احساس می‌شود.

محدوده مشکی رنگ نیمه پایینی سپر جلو شامل یک مجرای ورودی هوا با زمینه توری شکل است که توسط حاشیه‌های کرومی نسبت به جایگاه مه شکن‌ها، هایلایت شده است. در دو گوشه پایینی سپر نیز چراغ‌های دایره‌ای شکل مه‌شکن در جایگاه‌های مذکور جا خوش کرده‌اند.

خطوط حجمی زیادی در نمای روبرو به چشم نمی‌خورد؛ یک جفت از این خطوط در ادامه ستون‌های A بر روی درب کاپوت تا دو طرف جلو پنجره تداوم یافته‌اند. همچنین یک جفت چین خوردگی حجمی دیگر نیز از زیر چراغ‌های جلو به صورت قوس‌دار تا دو طرف مجرای ورودی هوا در ناحیه مشکی سپر امتداد داده شده‌اند.

در کل نمای روبروی جک j۴ بسیار ساده طراحی شده و می‌شود گفت که این خودرو آینه تمام نمای یک اتومبیل کوچک اقتصادی است.

همانطور که از ظواهر امر پیداست، قاعدتا نباید انتظار یک طراحی ظاهری هیجان انگیز از جک جی ۴ داشته باشید. نمای جانبی جک جی ۴ هم از این اصل مستثنی نیست. فریم پنجره‌ها تا حد ممکن طراحی ساده‌ای داشته و سطح زیرین آن‌ها به منظور افزایش جذابیت بصری به رنگ کروم در آمده است.

همچنین وجود یک لچکی در انتهای قاب شیشه‌های جانبی، از دیگر نکات قابل ذکر نمای کناری جک جی ۴ است. به جهت کاهش سادگی نمای کناری جک جی ۴ و افزایش حس جسارت در این بخش، یک خط شانه‌ای حجمی از انتهای چراغ عقب و در راستای دستگیره درب‌ها تا حوالی گلگیر جلو تداوم یافته است.

یک حجم منفی نیز در قسمت زیرین درب‌ها قابل مشاهده است که به طور کلی، تا حدی نمای کناری جک جی ۴ را از سادگی بیش از حد خارج نموده‌اند. سایز رینگ‌ها و چرخ‌ها تقریبا متناسب با ابعاد کلی بدنه این سدان کوچک است. همچنین آینه‌های جانبی نیز به چراغ راهنما مجهز شده و به صورت برقی قابل تا شدن هستند.

نمای پشت j۴ در مقایسه با چهره این خودرو از اِلمان‌های طراحی ساده‌تری برخوردار شده و حرفی چندانی برای گفتن ندارد. چراغ‌ها دارای فرم بیضی گونه هستند و توسط یک نوار کرومی در روی درب صندوق عقب به یکدیگر متصل شده‌اند.

سایز دهانه درب صندوق عقب کمی کوچک به نظر رسیده و ممکن است هنگام جا دادن لوازم حجیم اندکی دردسرساز باشد. همچنین دو چراغ مه شکن قرمز رنگ نیز در بخش تحتانی-کناری سپر عقب خودنمایی می‌کنند.

به طور کلی، همان گونه که از یک سدان کوچک اقتصادی انتظار داریم، طراحی ظاهری جک جی ۴ قطعا آنچنان هیجان انگیز و دلربا نیست، اما می‌تواند حداقل نیاز‌های زیبایی شناختی مشتریان و خانواده‌های ایرانی را برطرف نماید.


طراحی داخلی و کابین جک جی ۴

با ورود به کابین جک جی ۴، شاهد یک محیط به نسبت متقاعد کننده هستیم. طراحی کلی داشبورد همانند فضای بیرونی چندان شاخص و برجسته نیست، اما از نظر بصری دلنشین جلوه می‌کند.

فقدان صفحه نمایشگر لمسی که این روز‌ها تقریبا پای ثابت اکثر خودرو‌های چینی بازار شده است را می‌توان مهمترین نقیصه و کمبود کابین جی ۴ به حساب آورد. البته در برخی کشور‌های دیگر جی ۴ به همراه نمایشگر لمسی عرضه می‌شود که متاسفانه این امکان برای مشتریان ایرانی فراهم نشده است.

مجموعه‌ای از دکمه‌های مختلف مرتبط با کنترل سیستم صوتی، فلاشر و ... به همراه یک نمایشگر کوچک TFT در محدوده زیرین دریچه‌های میانی تهویه، جایگاه صفحه نمایشگر لمسی را به تسخیر خود درآورده‌اند.

این خودرو فاقد سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک بوده و دکمه‌های چرخان کنترل سیستم تهویه در قسمت وسط کنسول میانی داشبورد حضور یافته‌اند. متریال استفاده شده در قسمت داشبورد و پنل درب‌ها از نوع پلاستیک خشک بوده که البته سر و صدای آنچنانی در هنگام فشرده شدن از خود بروز نمی‌دهند.

غربیلک فرمان چهره آشنایی داشته و مشابه انواع به کار رفته در مدل‌های جک جی ۵ و S۳ و S۵ است. قسمت نقره‌ای رنگ غربیلک فرمان به شکل بال پرنده بر جذابیت ظاهری آن افزوده است.

پنل کیلومتر شمار پشت غربیلک فرمان از پیکربندی بسیار ساده و سنتی برخوردار شده و یک صفحه نمایشگر کوچک (کامپیوتر سفری) فضای مابین دو نمایشگر سرعت و دور موتور را پر نموده است.

پنل درب‌ها نیز طراحی ساده‌ای داشته و بر روی قسمت بازویی آن‌ها از تزیینات کرومی به منظور افزایش جذابیت دیداری کابین بهره گرفته شده است.

در برخی تصاویر جک جی ۴ با تریم داخلی دو رنگ مشکی-کرم به ویژه در بخش داشبورد دیده شده است. اما تصاویری که تاکنون از جی ۴‌های کرمان موتور در معرض دید ما قرار گرفته است، تنها تریم داخلی مشکی رنگ به همراه سقف و ستون‌های کرم رنگ را از فضای داخلی جک جی ۴ نمایش گذاشته است.

همچنین با توجه به ابعاد بدنه جی ۴ افراد بلند قد به ویژه در صندلی‌های ردیف عقب با محدودیت‌هایی از نظر فضای سر و زانو مواجه خواهند بود. در عوض ردیف جلو فضای مناسب و راحتی را برای افراد بلند قد فراهم آورده است.

دید شیشه جلو در حد کافی ارزیابی می‌شود و آینه‌های جانبی کمترین نقاط کور را دارا هستند. همچنین به دلیل باریک بودن نسبی ستون‌های اتاق جی ۴ و سایز مناسب شیشه‌ها، به طور کلی دید کابین و نور ورودی به آن در سطح رضایتبخشی قرار دارد.

یکی از مهمترین نقاط قوت فضای داخلی جک جی ۴، گنجایش بالای صندوق عقب آن است. محفظه این بخش از جی ۴ دارای گنجایشی به حجم ۵۵۰ لیتر بوده و از این نظر می‌تواند نیاز‌های مسافرتی یک خانواده ایرانی را به خوبی پوشش دهد.

به طور کلی طراحی و کیفیت فضای داخلی جک جی ۴، با توجه به سگمنت این خودرو و همچنین بهای پرداختی در ازای آن، در سطح قابل قبولی بوده و به نظر نگارنده حتی می‌تواند بیشتر از شمایل بیرونی خودرو مورد پسند واقع گردد. همچنین ابعاد بدنه جک j۴ به شرح ذیل است:

طول: ۴۳۳۵ میلی‌متر، عرض: ۱۷۲۵ میلی‌متر، ارتفاع: ۱۵۰۵ میلی‌متر، فاصله دو محور: ۲۵۶۰ میلی‌متر

فروشگاه رابوکالا

فروشگاه لیدی مد

فروشگاه خانه چین

فروشگاه اسباب بازی


تجهیزات و امکانات

  • کیسه هوای راننده و سرنشین جلو
  • ترمز ضد قفل ABS
  • توزیع الکترونیکی نیروی ترمز EBD
  • کنترل فشار باد لاستیک‌ها TPMS
  • سیستم ضد سرقت
  • ریموت با کنترل از راه دور
  • قفل مرکزی + دزدگیر
  • قفل شدن اتوماتیک درب‌ها
  • سنسور پارک عقب
  • سنسور نور (Auto light)
  • چراغ‌های مه شکن جلو و عقب
  • تنظیم ارتفاع چراغ‌های جلو
  • چراغ‌های جلو مجهز به سیستم مشایعت تا درب منزل
  • ISOFIX
  • روکش صندلی چرم
  • شیشه‌های جانبی برقی
  • شیشه بالابر راننده با قابلیت باز شدن بصورت تک لمسی
  • آینه‌های جانبی برقی با گرمکن
  • چراغ راهنما بر روی آینه‌های جانبی
  • تنظیم دستی ارتفاع فرمان
  • کامپیوتر سفری
  • رادیو + CD + AUX + USB
  • ۶ عدد بلندگو
  • کنترل سیستم صوتی از روی فرمان
  • کروز کنترل

مشخصات فنی و قوای محرکه جک j۴

پیشرانه استفاده شده در خودروی جک جی ۴ برای ما ایرانی‌ها غریبه نیست چرا که پیش از این در محصولاتی نظیر جک اس ۳ و جک جی ۵ نیز استفاده شده است.

این پیشرانه یک موتور چهار سیلندر تنفس طبیعی به حجم ۱.۵ لیتر (۱۴۹۹ سی سی) است که قادر به تولید ۱۰۳ اسب بخار قدرت در دور موتور ۶۰۰۰rpm است. همچنین گشتاور حاصل از این پیشرانه معادل ۱۴۶ نیوتن متر عنوان شده که در دور موتور ۴۵۰۰ به اوج خود می‌رسد.

سیستم انتقال قدرت جک j۴ از جعبه دنده‌ای با مکانیزم ضریب متغیر پیوسته (CVT) بهره می‌گیرد و نیروی حاصل از پیشرانه را به چرخ‌های جلو منتقل می‌نماید.

سیستم فرمان برقی (EPS)، ترمز‌های دیسکی (جلو) و کاسه‌ای (عقب)، سیستم تعلیق مک فرسون (جلو) و تعلیق بازو جناغی (عقب)، از جمله دیگر مشخصه‌های فنی جی ۴ محسوب می‌شوند.

حجم مخزن سوخت جی ۴ معادل ۴۵ لیتر بوده و حداکثر سرعت آن نیز به ۱۸۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد. میزان مصرف سوخت جک جی ۴ برابر ۶.۳ لیتر بوده و شتاب صفر تا ۱۰۰ آن با توجه به مشخصه‌های فنی و وزن ۱۱۱۰ کیلوگرمی در حدود ۱۱-۱۲ ثانیه برآورد می‌شود.


قیمت و شرایط فروش جک j۴

جک جی ۴ در ابتدای حضور در بازار کشورمان با قیمتی در حدود ۶۷ میلیون تومان به صورت قطعی به دست خریداران می‌رسید، اما با توجه به مشکلات صنعت خودروسازی و نوسانات نرخ ارز در حال حاضر و در زمان نگارش این مطلب (مهر ماه ۹۹) قیمت این خودرو حدودا ۴۶۰ میلیون تومان است.

 

سیستم کند کننده ویدئو برای یادگیری مهارت های فیزیکی از راه رسید
پارچه های رصد کننده سلامت و قابل شارژ در زمان شستشو
نحوه تبدیل پاورپوینت به ورد
آموزش گذاشتن صدا بر روی همه اسلایدهای پاورپوینت
قسمت اول: آموزش گام به گام پاورپوینت (PowerPoint)
ادغام ویدئوهای یوتیوب در ارائه‌های پاورپوینت
جک J۴ به فهرست خودرو‌های داخلی اضافه می‌شود
موتور خودرو‌های ایرانی سه سیلندر می‌شود
رباتی که خودرو را به پارکینگ می‌برد+تصاویر

 

همه چیز در مورد سیستم فیلتراسیون آکواریوم آب شور
پنج تا از بهترین سینما خانگی هایی که دارای پخش کننده ی بلو ری هستند
آموزش پاورپوینت
بهترین راهنمای ردیاب خودرو
بهترین ردیاب خودرو برای شما کدام است؟
بهترین ردیاب ماهواره ای خودرو را با چه پارامترهایی انتخاب کنیم ؟
چطور یک پاورپوینت عالی برای ارائه تهیه کنیم؟
آموزش گام به گام ساخت پاورپوینت برای ارائه 
  • فروشگاه فروشگاه

مشخصات نخستین خودرو شاسی‌بلند آفرودیِ سایپا

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۵ ق.ظ

مشخصات نخستین خودرو شاسی‌بلند آفرودیِ سایپا

 

برترین‌ها: هفته گذشته مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا خبر از آغاز پروژه تولید اولین خودروی شاسی بلند آفرودی کشور با نشان ایرانی داد و اعلام کرد که در راستای تداوم بخشی به برنامه‌های تحول گرایانه گروه خودروسازی سایپا، قرار است که محصول جدید گروه خودروسازی سایپا سال آینده به تولید انبوه رسیده و در دسترس مشتریان قرار گیرد.

اما با این حال آیا واقعا شاسی بلند جدید سایپا یک خودروی کاملا ایرانی است و می‌خواهد تحولی بزرگ در بازار خودروی کشور ایجاد کند یا کپی کاری دیگر از خودرو‌های چینی است که با کمی تغییرات قرار است به نام یک خودروی شاسی بلند ایرانی به بازار عرضه شود؟


فودای لندفورت، شاسی‌بلند جدید سایپا

حقیقت این است که خودروی شاسی بلند جدید سایپا که مدیرعامل این گروه خودروسازی بر روی آن مانور بسیار زیادی داده است، در واقع برگرفته از یک خودروی شاسی بلند چینی خواهد بود که حتی اسم آن هم تا به حال به گوشتان نخورده است، ولی می‌توان امیدوار بود که با تغییرات اختصاصی سایپا توسعه پیدا کرده و به بازار عرضه شود.

اینطور که مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا می‌گوید، خودروی شاسی بلند جدید آنان با یک برند ایرانی و همچنین ویژگی‌های منحصر به فردی همچون سیستم انتقال قدرت چهارچرخ محرک و شاسی مستقل راه اندازی خواهد شد که می‌توان به عنوان یک خودروی شاسی بلند آفرودی بر روی آن حساب باز کرد.

در طراحی ظاهری، محصول جدید سایپا برگرفته از یک خودروی شاسی بلند چینی به نام فودای لندفورت است و ساخته شرکتی به نام گوانگ دونگ فودای خواهد بود که قطعا اسمی از آن به گوشتان نخورده است، اما حالا محصول این شرکت گمنام به کشور آورده شده تا با اعمال تغییراتی بر روی آن تبدیل به یک خودروی شاسی بلند آفرودی چهارچرخ محرک شود و در قالب یک برند ایرانی تحت عنوان تیوان از سوی زامیاد تولید و به بازار عرضه شود.

باتوجه به عکسی که روز گذشته از سوی سایپا ارائه شد، فاکتور‌های طراحی آن را با خودروی شاسی بلند چینی لندفورت تطبیق دادیم و جالب اینجاست که به یک نتیجه واحد رسیدیم و هر دو خودرو در طراحی ظاهری خود دقیقا شبیه یکدیگر هستند و باید دید که شرکت سایپا برای بخش فنی این خودرو چه خوابی دیده است و آیا به خوبی می‌تواند این خودروی شاسی بلند را به یک خودروی چهارچرخ محرک آفرودی تبدیل کند یا خیر!.


مشخصات فنی فودای لندفورت

طبیعتا سایپا پیشرانه مستقل و قدرتمندی برای این خودروی شاسی بلند نخواهد داشت و از همان گزینه‌هایی که بر روی لندفورت چینی وجود دازد استفاده خواهد کرد. در این خصوص شاسی بلند لندفورت سه پیشرانه مختلف دارد که یکی از آنان دیزلی بوده و بعید می‌دانیم که راهی بازار کشور شود و همچنین دو پیشرانه بنزینی که یکی از آنان دارای حجم ۲ لیتری و دیگری دارای حجم ۲.۴ لیتری خواهد بود.

در این بین پیشرانه ۲.۴ لیتری هوای مورد نیاز خود را به صورت تنفس طبیعی دریافت می‌کند و همین موضوع باعث شده تا خروجی قدرت کمتری در مقایسه با پیشرانه ۲ لیتری آن داشته باشد که به پرخوران‌های توربوشارژر مجهز شده است.

از آنجایی که شرکت‌های خودروساز داخلی پیشرانه‌های توربوشارژر را برای تولید خودرو‌های مونتاژی ترجیح می‌دهد، باید گفت که این خودروی شاسی بلند هم با پیشرانه ۲ لیتری توربوشارژر خود روانه بازار کشور خواهد شد.


دیگر تجهیزات و امکانات فودای لندفورت

البته هنوز اطلاعات دقیقی از این خودروی شاسی بلند ارائه نشده است و شرکت خودروسازی سایپا وعده داده طی روز‌های آینده جزییات بیشتری از این خودروی شاسی بلند خود ارائه خواهد کرد، اما تقریبا مطمئن هستیم که خودروی شاسی بلند مذکور با پیشرانه توربوشارژر ۲ لیتری پا به خیابان‌های کشور خواهد گذاشت

این خودرو به طور استاندارد نیروی خود را تنها به چرخ‌های جلو ارسال می‌کند، اما سایپا همانطور که وعده داده است این خودروی شاسی بلند را به همراه یک سیستم انتقال قدرت چهار چرخ محرک راه اندازی خواهد کرد که توانایی این خودرو در مسیر‌های آفرودی را به شدت افزایش خواهد داد.

این خودرو با مجهز شدن به سیستم انتقال قدرت چهارچرخ محرک، چیزی از یواز‌های روسی در بازار کشور کم نخواهد داشت و از آنجایی که این خودرو با آپشن‌های بیشتری هم در دسترس مشتریان قرار می‌گیرد، این انتظار وجود دارد که قیمت گذاری این خودروی شاسی بلند بیشتر از ۵۰۰ تا ۵۵۰ میلیون تومان باشد که همین محدوده قیمتی بخش زیادی از تقاضای جامعه را حذف خواهد کرد.

شاسی بلند مذکور احتمالا در ایران با امکاناتی نظیر سانروف برقی، چهار کیسه هوای ایمنی، سیستم‌های ABS و EBD، چراغ‌های هالوژن جلو، آینه‌های تاشو مجهز به گرمکن، صندلی ۶ حالته دستی و یا برقی قابل سفارش، نمایشگر ۸ اینچی لمسی مجهز به سیستم صوتی ۸ بلندگو، استارت دکمه ای، دوربین دید عقب، راهیاب ماهواره‌ای و برخی امکانات دیگر عرضه خواهد شد که پس از معرفی رسمی توسط سایپا، می‌توانیم به جزییات بیشتر آن دسترسی داشته باشیم.

در کشور چین خودروی شاسی بلند لندفورت بسته به نیاز مشتریان در دو نسخه ۵ سرنشین و ۷ سرنشین عرضه می‌شود و هر نسخه‌ای خریداری کنید، یک گیربکس دستی نصیبتان خواهد شد و این انتظار هم می‌رود که شرکت خودروسازی سایپا نیز شاسی بلند آفرودی مورد انتظار خود را با وجود پیشرفت سیستم انتقال قدرت با یک گیربکس دستی به کاربران عرضه کند، مگر اینکه هنگام معرفی رسمی این خودرو شاهد عرضه یک گیربکس اتوماتیک هم به مشتریان باشیم.

در پایان هرچه است، شاسی بلند افرودی جدید سایپا که مدیرعامل این شرکت به عنوان یک دستاورد بسیار بزرگ و مهم برای گروه خودروسازی سایپا از آن یاد می‌کند، کاملا یک خودروی بومی نیست و تنها یک خودروی چینی گمنام است که حالا پیشرفت‌هایی در بخش انتقال قدرت و یا شاسی مستقل آن صورت گرفته است تا قابلیت استفاده در مسیر‌های آفرودی را داشته باشد و باتوجه به شرایط کنونی بازار و همچنین برچسب چهار چرخ محرکی که بر روی آن زده می‌شود، بعید می‌دانیم که این شاسی بلند آفرودی با یک قیمت اقتصادی به بازار عرضه شده و در دسترس مشتریان قرار گیرد.

  • فروشگاه فروشگاه

سوررئالیسم چیست و نقاشی سوررئال چه ویژگی‌هایی دارد؟

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۳ ق.ظ

سوررئالیسم چیست و نقاشی سوررئال چه ویژگی‌هایی دارد؟

 

وب‌سایت ایوار - رضا‍ رجب پور: سوررئالیسم مکتبی است که به دنبال کشف ذهن ناخودآگاه انسان به‌عنوان روشی برای خلق اثر هنری می‌گردد. سالوادور دالی، پابلو پیکاسو و مایکل شُوال از مهم‌ترین نقاشان سبک سوررئالیسم هستند.

سوررئالیسم یا فراواقع‌گرایی چیزی فراتر از یک سبک هنری است؛ بلکه می‌توان آن را یک جنبش هنری نامید. برخلاف دیگر مکاتب هنری که از طریق موضوعات بصری، انتخاب رنگ‌ها یا تکنیک‌ها توصیف می‌شوند، تعریف هنر سوررئالیست کمی دشوارتر به نظر می‌رسد.

هنرمندان سوررئالیست نظیر خوان میرو، سالوادور دالی، پابلو پیکاسو یا مایکل شُوال و بسیاری دیگر، به دنبال کشف ذهن ناخودآگاه به‌عنوان شیوه‌ای برای خلق هنر بودند؛ نتیجه‌ی این تلاش‌ها منجر به خلق آثار رؤیایی و گاهی عجیب از طریق روش‌های متعدد بود. هسته‌ی اصلی سوررئالیسم بر به تصویر کشیدن عمیق‌ترین افکاری که به‌طور خودکار پدیدار می‌شوند تمرکز دارد. این فرآیند فکری برای خلق هنر «حرکت غیرارادی» نامیده می‌شود.

سوررئالیسم در طی سال‌ها منجر به خلق کلکسیون شگفت‌انگیزی از آثار هنری، از چشم‌انداز‌های افسانه‌ای و هنر چیدمان‌های عجیب‌وغریب گرفته تا تعاریفی مرموز از انسان و حیوانات، شده است.

 

سوررئالیسم چیست و چگونه به وجود آمد؟

شاعر فرانسوی، گیوم آپولینر (Guilliame Apollinaire)، اولین کسی بود که واژه‌ی سوررئال را در ارجاع به ایده‌ی یک واقعیت مستقل که «تحت نفوذ» واقعیت خودآگاه ما قرار دارد، خلق کرد.

اما جنبش سوررئالیست در سال ۱۹۲۴ و زمانی که شاعر فرانسوی، آندره برتون، کتاب خود با نام «بیانیه‌ی سوررئالیسم» را منتشر کرد، پا به جهان گذاشت. کتاب او تحت تأثیر نظریه‌ها و نوشته‌هایی در مورد ذهن ناخودآگاه از روانشناس مشهور، زیگموند فروید، مطالعات شگرف کارل یونگ و مکتب دادا (Dada) در اوایل قرن بیستم بود.

وقتی‌که سوررئالیسم به‌عنوان یک مکتب ادبی در آثار نظم و نثر برتون و دیگر شعرا رواج یافت، هنرمندان بصری نظیر جورجیو د کیریکو (Giorgio de Chirico)، پابلو پیکاسو، فرانسیس پیکابیا (Francis Picabia) و مارسل دوشان، سوررئالیسم را پذیرفتند و اثر جدید برتون در سال ۱۹۲۵ با عنوان «انقلاب سوررئالیستی» به رسمیت شناخته شد.

 

سوررئالیست‌های اولیه مرز‌های خودآگاهی و عقلانیت را به‌منظور آزادسازی ذهن ناخودآگاه به چالش کشیدند. برتون این گزاره را «واقعیت برتر» می‌نامد.

جنبه‌ی بنیادی مکتب سوررئالیست، روشی از بیان «حرکت غیرارادی» است که عمل ثبت و نگارش خودکار و سانسورنشده‌ی افکار و تصاویری که در ذهن یک هنرمند خلق می‌شوند را در برمی‌گیرد. آثار سوررئالیستی با تمرکز بر دستیابی به فرآیند‌های فکری غیرارادی و تفسیر رؤیاها، محدود به یک سبک یا تکنیک هنری خاص نمی‌شوند.

در تمام دهه‌ی ۱۹۲۰، هنرمندان بصری به دنبال کشف مفاهیم سوررئالیستی در هنر بودند و آزادی کامل خلاقیت را جست‌وجو می‌کردند. اولین نمایشگاه سوررئالیسم با عنوان «نقاشی سوررئالیستی» در سال ۱۹۲۵ در گالری پیر (Pierre) در پاریس برگزار شد؛ این نمایشگاه نقش مهمی در شکل‌گیری جنبه‌ی بصری این جنبش داشت.

 

اگرچه مکتب سوررئالیست در اروپا با شروع جنگ جهانی دوم دچار پراکندگی شد، اما بسیاری از هنرمندان سوررئالیست به آمریکا مهاجرت کردند و این هنر را در آنجا شکوفا ساختند؛ سوررئالیسم بصری در آمریکا و تحت نفوذ هنرمندان نامدار در سراسر قرن بیستم شکل گرفت.


تکنیک‌های هنری در هنر سوررئالیست

ازآنجایی‌که تأکید فراوانی بر آزادی خلاقیت وجود دارد، تکنیک‌های هنری در آثار هنری سوررئالیست بسیار متعدد هستند. بااین‌حال، ازآنجایی‌که به تصویر کشیدن آثار رؤیایی در هنر سوررئالیست بسیار شایع است، شماری از تکنیک‌ها از سوی نقاشان سوررئالیست به‌منظور کمک به ثبت افکار ذهن ناخودآگاه خلق شدند.

تکنیک‌های فروتاژ (فن مالیدن یک مداد نقاشی نرم بر روی یک صفحه‌ی دارای بافت و تار و پود و بر جا گذاشتن آثاری از بافت کاغذ یا بوم) و گِرَتاژ (فن تراشیدن یک سطح نقاشی شده از بوم به‌منظور خلق یک بافت بصری) از روش‌هایی بودند که یک تصویر مختصر و ناتمام را خلق می‌کردند و بیننده را به کشف جزئیات پنهان در اثر وامی‌داشتند.

 

اما هنرمندان سوررئالیست خود را تنها به یک روش محدود نکردند. مجسمه‌ها، نقاشی‌ها، نقاشی چاپی، نقاشی‌های سیاه‌قلم، آثار ویدئویی و عکاسی و دیگر متد‌ها بخشی از هنر سوررئالیست دهه‌ی ۱۹۲۰ بودند و به نفوذ خود بر هنرمندان امروزیِ الهام گرفته از مکتب سوررئالیسم ادامه می‌دهند.

بسیاری از هنرمندان سبک سوررئالیست نیز اقدام به ترکیب سبک‌های مختلف هنری در یک اثر واحد کرده‌اند؛ آن‌ها در آثار خود به دنبال کشف وجود اشکال قابل‌شناسایی در کنار تصاویر نامفهوم و سیال برای هدایت ذهن بیننده، بدون فراهم آوردن تفاسیر موجز، هستند.

هدف اصلی هنرمندان سوررئالیست پذیرش حرکت غیرارادی و بیان افکار ناخودآگاه و تخیلات ذهن بود؛ امری که از سوی هر هنرمند به شکلی متفاوت تفسیر می‌شد.

 


هنرمندان سوررئالیست قرن بیستم و امروزی

سالوادور دالی یکی از اولین نام‌هایی است که به هنگام صحبت از هنرمندان سوررئالیست به ذهن‌ها خطور می‌کند. دالی نیز به‌مانند بسیاری از هنرمندان این مکتب، از روش‌های مختلفی نظیری نقاشی‌های سیاه‌قلم، نقاشی چاپی و نقاشی برای خلق رؤیا‌های خاص و تصاویر توهم‌آمیز خود استفاده می‌کرد.

برتون هنر دالی را به‌عنوان «یک اثر واپسگرایانه با نهایت افراط در خلقِ فرهنگ مدرن» توصیف می‌کند و به این موضوع اشاره دارد که سبک هنری رازآلودِ وی بینندگان را به کشف مفاهیم ادبی و مذهبی و سایر موضوعات ترغیب می‌کند.

 

دیگر نامِ آشنا که زمانی از سوی برتون به‌عنوان «سوررئالیست‌ترین فرد در میان ما» یاد می‌شد، خوان میرو است. اگرچه میرو خود را یک سوررئالیست نمی‌داند، اما او بدون شک بسیاری از آثار خود را تحت نفوذ این مکتب خلق کرده است.

میرو به خاطر آثار خلق‌شده‌ی خود با استفاده از انواع روش‌ها مشهور بود و نقاشی‌های وی از هنر فولکلور منطقه‌ی کاتالان و هنر کودکان الهام می‌گرفت. او بر استفاده از رنگ‌های پرطراوت و اشکال نامفهوم به‌منظور تحریک احساسات و شگفت‌زده کردن مخاطب خود تأکید فراوان داشت.

 

هنرمند معاصر، مایکل شوال، نشان می‌دهد که چگونه مکتب سوررئالیسم در دهه‌ی ۱۹۲۰، هنر مدرن امروزی را با نقاشی‌های تخیلی و پوچ‌انگاری وی تحت تأثیر قرار داده است. نقاشی‌هایی که منجر به رشد محبوبیت این سبک در اوایل هزاره‌ی سوم شده است. شُوال نیز به‌مانند بسیاری از سوررئالیست‌های اولیه از موسیقی و شعر برای خلق اشیاء در نقاشی‌های مسحورکننده و اغلب استعاری خود استفاده می‌کند.

شوال می‌گوید: «پوچ‌انگاری نیز به‌مانند دیگر ژانرها، قوانین مختص به خود را دارد. اما این ژانر هر چیزی خارج از قوانین و مرز‌های عُرفی را در برمی‌گیرد. پوچ‌انگاری تلاشی برای درک زندگی ما به شیوه‌ای کامل صحیح است.»

دیگر جلوه‌ی مدرن در هنر سوررئالیست در آثار آناتول کراسنیانسکی (Anatole Krasnyansky) دیده می‌شود. اگرچه اساساً موفقیت وی به خاطر نقاشی‌های شگفت‌انگیز او از چشم‌انداز‌های معماری است، اما کراسنیانسکی پس از تماشای گروه موسیقی راکِ کیس (KISS)، سبک سوررئال را بهبود بخشید.

این تجربه‌ی حیرت‌انگیز، کراسنیانسکی را بر آن داشت تا احساسات خود را از طریق هنرش همراه با شخصیت‌های پوشیده و نامفهوم به تصویر بکشد؛ این سبک یادآور تمرکز بر ثبت خودکار افکاری بود که نقاشی‌های سوررئالیستی در دهه‌ی ۱۹۲۰ را شکل می‌دادند.

درحالی‌که اشکال کراسنیانسکی در نقاشی‌های وی عمده واضح و قابل‌تشخیص بودند، شخصیت‌های نامفهوم «یک چندگانگی از چهره‌ها» را به نمایش می‌گذاشتند؛ کراسنیانسکی می‌گوید این چندگانگی بیانگر چگونگی تطبیق و تغییر انسان در شرایط مختلف است.

درحالی‌که هنر سوررئالیست محدود به یک چهارچوب دقیقِ تعیین‌شده با فهرستی از مشترکات نمی‌شود، توجه آن بر حرکت غیرارادی و ذهن ناخودآگاهی متمرکز است که هنرمندان اولیه‌ی این سبک در دهه‌ی ۱۹۲۰ را ترغیب می‌کرد و همچنان آثار هنرمندان مدرن امروزی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

سبک هنری سوررئالیست، از اشکال رنگارنگ و انتزاعی در نقاشی‌های سیاه‌قلم میرو گرفته تا نقاشی‌های رازآلود و مرکبِ کراسنیانسکی، تخیلات هنردوستان و کلکسیونر‌هایی از سراسر جهان را به خود جذب می‌کند.

منبع: parkwestgallery

  • فروشگاه فروشگاه

هنر آوانگارد چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

فروشگاه فروشگاه | پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۱ ق.ظ

هنر آوانگارد چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

 

وب‌سایت ایوار - رضا‍ رجب پور: «آوانگارد» برای اولین بار در قرن نوزدهم از سوی آنری سن سیمون در توصیف هنرمندانی استفاده شد که فراتر از زمان خود بودند. هنر آوانگارد به هنری اطلاق می‌شود که عرف‌ها و هنجار‌های سنتی را در هم می‌شکند و نگاهی نو و تازه به مفهوم هنر دارد.

پاریس در هفدهم مه ۱۸۶۳ در سالون د رفوزی (Salon des Refusés) شاهد برپایی نمایشگاهی بود که آثار آن از سوی داوران این گالری مشهور، به‌عنوان محل برگزاری سالانه‌ی آکادمی هنر‌های زیبا، طرد شد. این برای اولین بار بود که از واژه‌ی «آوانگارد» یا پیشرو در رابطه با انواع هنر استفاده می‌شد؛ به نظر می‌رسید آوانگارد نشانه‌ای برای شروع یک انقلاب فرهنگی باشد.

 

نقاشان مشهور نظیر گوستاو کوربه، ادوارد مانه و کامیل پیسارو که از سوی منتقدان و جامعه به خاطر نداشتن ذائقه‌ی محافظه‌کارانه موردانتقاد قرار گرفتند، نمایشگاه‌های خود را در سراسر پایتخت فرانسه برپا کردند. نقاشی‌های آن‌ها نظیر نهار بر روی چمن و سمفونی سفید شماره ۱، امروزه از آثار افسانه‌ای این سبک از هنر محسوب می‌شوند.

این هنرمندان که هزاران نفر را به نمایشگاه‌های خود جذب کرده بودند، شورشی را آغاز کردند که تمام قرن آتی و نیمی از جنبش‌های هنری و هنرمندان همفکر را، علی‌رغم تمسخر‌های فراوان از سوی جامعه‌ی نخبگان هنری، تحت تأثیر قرار داد.

آوانگارد تبدیل به نمادی از پیشرفت، کاوش و نوآوری در هر چیزی و هرکسی شد که فراتر از زمان خود بود.

 

آوانگارد به چه معنایی است؟

تعریف واژه‌ی آوانگارد کمی چالش‌برانگیز است. این کلمه در فرهنگ لغات از زبان فرانسوی نشات گرفته و به معنای طلایه‌دار یا پیشرو است. آوانگارد کلمه‌ای نظامی بود که از آن برای توصیف یک گروه کوچک از سربازان بسیار ورزیده استفاده می‌شد که جلوتر از تمام ارتش برای یافتن مسیر‌ها و هشدار در مورد خطرات احتمالی حرکت می‌کردند.

با این طرز تفکر، می‌توان هنرمندان آوانگارد را نیز به‌عنوان گروهی از مردم توصیف کرد که در هنر بصری، ادبیات و فرهنگ اقدام به ارائه‌ی ایده‌های تازه و بسیار شگفت‌انگیز می‌کنند.

درواقع، آنری سن سیمون، نویسنده‌ی سیاسی فرانسوی، اولین بار این واژه را در توصیف هنرمندانی به کار برد که در جنبش‌های عمومی ترقی‌خواه و اصلاحات رادیکال، حتی پیش از دانشمندان، صنعتگران و دیگر طبقات جامعه، حضور داشتند.

بااین‌حال، ازآنجایی‌که مشخص نبود که «فراتر از زمان» دقیقاً به چه معناست یا به چه کسی اطلاق می‌شود و کدام آثار باید در دسته‌ی آثار انقلابی قرار گیرند، واژه‌ی آوانگارد به‌عنوان یک صفت به افرادی اطلاق شد که به دنبال شیوه‌ها و موضوعات جدیدی در هنر بودند که تا پیش از آن هرگز از سوی هیچ‌کسی دیده یا انجام نشده بود.

به خاطر این ماهیت رادیکال و همچنین این واقعیت که این جنبش به‌طور گسترده در تقابل با ایده‌ها، فرآیند‌ها و شیوه‌های مرسوم بود، آوانگارد شوک برانگیز و چالشی به نظر می‌رسید.

 

جنبشی رادیکال و حتی براندازانه

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، واژه‌ی آوانگارد اولین بار از سوی آنری سن سیمون برای معرفی هنرمندان پیشرو استفاده شد. بااین‌حال، از اوایل قرن بیستم، این واژه منتسب به رادیکالیسم شد و هنرمندانی را توصیف می‌کرد که به معنای واقعی آوانگارد به دنبال به چالش کشیدن سایر هنرمندان زمان خود بودند.

آن‌ها ویژگی‌های زیبایی‌شناختی، عرف‌های هنری و روش‌های تولید آثار هنری را به چالش می‌کشیدند و به‌نوعی جنبشی براندازانه را رهبری می‌کردند. با استفاده از این تعریف، جنبش دادا احتمالاً نمونه‌ی غایی از هنر آوانگارد باشد؛ زیرا این جنبش اکثر بنیاد‌های تمدن غربی را به چالش می‌کشد.

 

تاریخ هنر آوانگارد

ایتالیای رنسانس احتمالاً اولین مبدأ تاریخی هنر آوانگارد در شاخه‌ی نقاشی و مجسمه‌سازی باشد. در آن دوران شمایلی از خاندان مقدس در انجیل به شیوه‌ای کاملاً طبیعی به تصویر کشیده می‌شد و هنر شاهد یک گذار رادیکال از آثار دوره‌ی بیزانس و حتی گوتیک بود. به‌علاوه، برهنگی نه‌تن‌ها پذیرفته شده بود، بلکه فاخرترین آثار استعاری نظیر نقاشی «تبعید از باغ عدن» از مازاتچو و مجسمه‌های برنزی فوق مدرن داوود از دوناتلو را در برمی‌گرفت.

علی‌رغم یک شکوفایی مختصر در آثار کاراواجو، کسی که به گرایش‌های انسانی در نقاشی‌ها با توصیفات روستایی-مانند خود از مسیح و دیگر اعضای خاندان مقدس جان بخشید، شیوه‌های بسیار جدید از رنسانس به‌آرامی با تکرار، تقلید و مطابقت کامل جایگزین شدند.

آکادمی‌های بزرگ هنر‌های زیبا در اروپا، به پشتیبانی کلیسای کاتولیک، مجموعه‌ای از قوانین و عرف‌های سرسختانه را معرفی کردند که در صورت بی‌توجهی هنرمندان به آن، به قیمت جانشان تمام می‌شد.

هنرمندان منحرف، از نگاه کلیسا، از ورود به گالری‌ها و نمایشگاه‌های رسمی منع می‌شدند. احتمالاً تنها در هلند بود که یک روح خالص از کاوش هنری، عمدتاً در قالب پرتره‌های شدیداً مهیج رامبراند و ژانر جدیدی از نقاشی توسط یوهانس فرمیر، به چشم می‌خورد.

 

این روند تا پس از فروکش کردن آشوب‌های انقلاب فرانسه و تمایل مجدد هنرمندان به هنر آوانگارد مسکوت ماند. آوانگارد دوباره با نقاشی از طبیعت و چشم‌انداز‌ها آغاز شد. یک شیوه‌ی جدید از نقاشی به نام «فضای باز» از سوی کورو و دیگر هنرمندان مدرسه‌ی باربیزون، ابداع شد. کسپر دیوید فردریش، نقاش سمبلیست آلمانی، نقاشی‌های خود از طبیعت را با شیوه‌ی جدیدی از رمانتیسم ترکیب کرد.

این ژانر حتی توسط نابغه‌ی انگلیسی، جوزف مالورد ویلیام ترنر، سطوح بالاتر و حتی خارق‌العاده‌تر را نیز تجربه کرد. نقاشی تاریخی نیز با آثار گویا (Goya)، نظیر «سوم ماه مه»، شبیه به کار‌های آوانگارد به نظر می‌رسید که در آن هیچ قهرمان یا هیچ پیام وحیانی و متعالی دیده نمی‌شد.

 

مکتب کاملاً آوانگارد بعدی، امپرسیونیسم بود؛ اولین جنبش از هنر مدرن که می‌رفت تا تمامی عرف‌های استفاده از رنگ در نقاشی را ویران کند. در این جنبش بود که به‌طور ناگهانی، علف می‌توانست قرمز باشد و کاه و یونجه، بسته به تأثیر گذرای نور خورشید با توجه به درک هنرمند، آبی به نظر برسد.

امروزه، امپرسیونیسم ممکن است به‌عنوان تفکر غالب در هنر به نظر برسد، اما در جامعه‌ی دهه‌ی ۱۸۷۰ و همچنین سلسله‌مراتب هنر‌ها در آن دوران، یک رسوایی محسوب می‌شد. تا جایی که به آن‌ها مربوط می‌شد، علف سبز بود و کاه و علوفه زرد؛ این تمام حقیقت ممکن بود.

هنر آوانگارد در اوایل قرن بیستم

سه دهه‌ی اول هنر قرن بیستم به موجی از جنبش‌ها و سبک‌های انقلابی اختصاص داشت. در ابتدا، فوویسم بین سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۸ ظهور کرد و رنگ‌های آن به حدی مهیج و غیرطبیعی بودند که اعضای آن لقب «جانوران وحشی» را کسب کردند. سپس کوبیسم تحلیلی بین سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۲ به عرصه‌ی هنر پا گذاشت.

شاید بتوان کوبیسم را روشنفکرانه‌ترین سبک از جنبش‌های آوانگارد توصیف کرد. سبکی که تمامی ایده‌های مرسوم پرسپکتیو را به نفع تأکیدی مهم‌تر بر نقاشی‌های دوبعدی نفی کرد و آکادمی‌های هنر اروپا را رسوا ساخت. در این میان، اکسپرسیونیسم آلمانی در مونیخ و برلین، سبکی نوآورانه بود، درحالی‌که آینده‌گرایی در میلان ترکیبی از تحرک و مدرنیته را به نمایش می‌گذاشت.

 

۵ تاجر مشهور در هنر آوانگارد در پاریس در بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰ سولومون آر گوگنهایم، آمبروا وُلارد، دانیل آنری کِنوایلر، پل گایوم و پگی گوگنهایم بودند. مرکز اصلی آوانگارد اکسپرسیونیست در آلمان نیز گالری اِشتورم بود.

اما احتمالاً جنجالی‌ترین جنبش هنر آوانگارد در تمام دوران، دادا بود که در سال ۱۹۱۶ و قبل از گسترش آن در پاریس، برلین و نیویورک، در زوریخ به دست تریستان تزارا پایه‌گذاری شد.

هنرمندان سبک دادائیست تقریباً تمامی ارزش‌های طبقه‌ی متوسط جامعه (بورژوا) در هنر بصری را به نفع ترکیبی بی‌پروا از خلاقیت آنارشیسم و بسیار پیشرفته نفی می‌کردند. خلاقیت آنارشیسم شامل شماری از ایده‌های براندازانه می‌شد که امروزه در قالب یک جریان نسبتاً اصلی نظیر خلق هنر «جانک آرت» از اشیاء به‌دردنخور و معرفی کلاژ سه‌بعدی نمود پیدا می‌کند.

شاید گفته شود که هنرمندان دادا خالقان هنر نمایشی، هنر رویدادی و همچنین هنر مفهومی، در حدود ۵۰ سال قبل‌تر از جانشینان پست مدرنیست خود، بوده‌اند. خَلَف کمتر سرسخت جنبش دادا، سورئالیسم بود که شگفتی‌هایی را رقم زد، اما در حفظ برتری برای تغییر ناکام ماند.

به‌طورقطع پس از دادا، تنها نقاش هلندی، پیت موندریان، با سبک دِ استیل (De Stijl) یا نئوپلاستیسیسم یا نوشکل‌آفرینی خود از انتزاع هندسی، بود که شیوه‌ای تجربی و اصیل را در پیش گرفت. در هنر پلاستیک یا نوشکل‌آفرینی، آوانگارد به‌طور دقیق از سوی هنرمند مدرنیست کنستانتین برانکوسی، هنرمند آینده‌گرا اومبرتو بوچیونی، هنرمند جنبشی الکساندر کالدر و مجسمه‌ساز اهل یورک‌شایر باربارا هِپ‌وُرث، به نمایش درآمد.

 

هنر آوانگارد در اواسط قرن بیستم

جنبش آوانگارد از دهه‌ی ۱۹۴۰ به بعد، با توقف و شروعی دوباره همراه شد. این اتفاق تا حدودی به خاطر سلطه‌ی هنر انتزاعی یا آبستره بود؛ به‌علاوه موضوعات بسیار اندکی در مورد هنر انتزاعی وجود داشت که از اساس جدید بود.

در آمریکا، جکسون پولاک پایه‌گذار نقاشی کُنِشی شد و مارک روتکو نقاشی‌های آبستره‌ی خود با احساسات رنگارنگ را خلق کرد. اما آبستره در اواسط دهه‌ی ۱۹۶۰ یک نیروی از رمق افتاده بود. مینیمالیسم آن را تسهیل بخشید و تلاش کرد تا با پیامی قدرتمندتر در آن نفوذ کند. اما جامعه واقعاً علاقه‌ای به آن نداشت.

 

جامعه بیشتر هنر عامه را ترجیح می‌داد؛ نوعی جدید از زیبایی‌شناختی دهه‌ی ۶۰ که به‌طور ناگهانی هنر را دوباره در دسترس عموم قرار می‌داد. بااین‌حال، به‌جز شمار معدودی از هنرمندان استثنایی چندرسانه‌ای نظیر رابرت روشنبرگ و اندی وارهول و شاید کلیس اولدنبورگِ مجسمه‌ساز، هنر عامه پرطرفدار، اما قابل پیش‌بینی باقی ماند.

در این میان، در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ در ایتالیا، از مواد خام به‌دردنخور در هنر اسمبلاژ (هنر جفت‌وجورکاری)، چیدمان و هنر نمایشی استفاده می‌شد و ماهیت تجربی این جنبش را حفظ می‌کرد، درحالی‌که در آمریکا هر دو هنر اسمبلاژ چوبی از لوئیس نِوِلسون و هنر انباشت از آرمان (Arman) به فرهنگ عامه اضافه شد.

در همین زمان در اروپا و در دهه‌ی ۱۹۵۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰، طعمی از آوانگاردیسم از سوی هنرمندان تجربی نظیر ژان دوبوفه و ایوس کلین معرفی شد.

چهره تأثیرگذار هنر آوانگارد در آمریکا در دهه‌ی ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، جان کِیج نوازنده و نقاش بود. کیج که به خاطر اثر موزیکال انقلابی خود به نام ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه مشهور بود، در کالج بلک ماونتِن (Black Mountain) به سخنرانی پرداخت و هنرمندانی، چون رابرت روشنبرگ و جسپر جونز را تحت تأثیر قرار داد.

 

هنر آوانگارد در اواخر قرن بیستم

هنر پست‌مدرنیست در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰ ظهور کرد. این هنر منجر به پیدایش شیوه‌های تازه‌ای از هنر معاصر شد که اکثر آن‌ها از نظر معنایی تقریباً آوانگارد بودند. این شیوه‌های جدید هنری شامل هنر فمینیستی، هنر عکاسی، هنر چیدمان، هنر ویدئو، هنر مفهومی، هنر نمایشی و هنر رویدادی می‌شدند. یکی از آخرین شیوه‌های خلاقانه در هنر آوانگارد «هنر بدن» است.

اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ شاهد ظهور گروهی آوانگارد، موسوم به هنرمندان جوان بریتانیا، بود که از اعضای آن می‌توان به مارک والینگر، برنده‌ی جایزه‌ی ترنر، راشل وایترید، جیلیان وِرینگ، دیمین هرست، داگلاس گوردون و استیو مک‌کوئین اشاره کرد. دیگر عضو جنجالی این گروه تریسی اِمین بود.

این گروه از هنرمندان جوان پست‌مدرنیست به خاطر نگاه چالشی و براندازانه‌ی خود به موضوعات هنری و استفاده از موادی، چون مدفوع فیل، کوسه‌ی مرده، کرم حشره و خون انسان، جنجال فراوانی به پا کردند و هنرمندان هنری و جامعه را به شوک فرو بردند.

تا جایی که حتی نگاه آوانگارد آن‌ها هنر بریتانیایی را زنده کرد و گروه بزرگی، از جمله چارلز ساچی، کلکسیونر مطرح بریتانیایی را با خود همراه ساخت. آن‌ها موفق شدند تا آثار خود را در نمایشگاه‌های متعدد و مشهوری، چون گالری ساچی و آکادمی سلطنتی لندن در معرض دید عموم قرار دهند.

 

برترین نقاشی‌های آوانگارد در قرن بیستم

  • دوشیزگان آوینیون؛ پیکاسو
  • هارمونی در قرمز؛ آنری ماتیس
  • برهنه از پله پایین می‌آید (شماره ۲)؛ مارسل دوشان
  • دایره‌ی سیاه؛ کاسمیر مالویچ
  • ساخت‌وساز با لوبیای پخته؛ سالوادور دالی
  • شماره ۶؛ جکسون پولاک
  • زرد و طلایی؛ مارک روتکو
  • آبی تک‌رنگ؛ ایوس کلین

برترین مجسمه‌های آوانگارد در قرن بیستم

  • پرنده در فضا؛ کنستانتین برانکوسی
  • فنجان پشمی؛ مره اوپنهایم
  • اسب؛ مارینو مارینی
  • بی‌نام؛ دونالد جاد
  • هزار سال؛ دیمین هرست
  • چراغ‌ها روشن و خاموش می‌شوند؛ مارتین کرید
  • کنترل‌کننده‌ی کائنات؛ دِیمین اورتگا

موسیقی ابتدایی آوانگارد

آینده‌گرایی ایتالیایی چندین آهنگ‌ساز و شاهکار هنری خلق کرد، اما اولین اثر متعلق به لویجی روسولو با عنوان «هنر صداها» بود. او توانست آن را با استفاده از صدا‌های نظامی و صنعتی برای تولید شیوه‌ی جدیدی از موسیقی خلق کند.

او ماشین‌های صدا (noise machines) را ساخت که نوعی از نویز سفید تولید می‌کردند و موجب انقلابی در جنگ‌افزار‌ها شدند، اما هیچ‌کدام از این ابزار‌ها و طراحی‌ها پابرجا نماندند.

این ماشین موسیقی تأثیر عمیقی بر شماری از نوازندگان آن دوران و همچنین نوازندگان معاصر داشت، اما از اواخر دهه‌ی ۱۹۴۰ بود که واژه‌ی آوانگارد سرانجام از طریق آثار نوازندگان مدرسه‌ی دارمشتات سامر (Darmstadt Summer) به موسیقی چسبید.

در همین دوران در آمریکا، جان کیج که خود را به‌عنوان یک هنرمند تجربی توصیف می‌کرد، نگاهی انقلابی‌تر داشت. او در ابتدا در اثر مشهور خود با نام ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه در سال ۱۹۵۲، سکوت را به‌عنوان صدایی که مفهوم موسیقی را به چالش می‌کشد، معرفی کرد. این قطعه شامل ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه از سکوت می‌شد و نسبت به یک قطعه‌ی موزیکال، فلسفی‌تر به نظر می‌رسید.

کیج از این طریق، به ترویج آلات موسیقی تغییریافته، صدا‌های طبیعی، صدا‌های تولیدشده با اشیاء، حرکات مجری و مخاطب و صدا‌های اتفاقی در مقایسه با موسیقی مرسوم آن دوران پرداخت.

او همچنین اولین بار مفاهیم عدم قطعیت و تصادفی را وارد موسیقی کرد و موسیقی بداهه (aleatoric) را بنیان نهاد. به‌علاوه، او مفهوم پیانوی آماده، پیانویی که با اشیاء شگفت‌انگیز متعدد به یک تخته موجد صدا (soundboard) تغییر یافته را نیز خلق کرد.

 

آغاز موسیقی الکترونیک

پایان جنگ جهانی دوم، شروع دوره‌ی تازه‌ای از انقلاب موزیکال محسوب می‌شد که بر مبنای افراطی‌ترین ایده‌های دهه‌های اخیر و فناوری‌های تازه و نوظهور قرار داشت. پیر شافر در سال ۱۹۴۸ آزمایشگاهی را در پاریس برای «موسیقی محسوس» به‌منظور کشف نظریه‌های لویجی روسولو تأسیس کرد.

شافر با این شیوه‌ی موزیکال که نوعی از موسیقی الکترونیک از طریق ضبط صدا بود، در ساختن صدا‌ها با اشیاء به یک پیشرو تبدیل شد. مشهورترین نمونه از این ژانر «شعر الکترونیکی» اثر ادگار وارِس بود که با ۴۰۰ بلندگو اجرا می‌شد.

کارل‌هاینز اشتوکهاوزن، تلاش فراوانی برای ترویج شیوه‌های مهم موسیقی الکترونیکی کرد. او ساز‌های الکترونیک، صدا، نوار کاست و نمونه‌های متعدد را مورد بررسی قرار داد و شیفته‌ی نحوه‌ی حرکت صدا در فضا بود.

او همچنین ژانر‌های فرعی دیگر نظیر موسیقی مجلسی الکتروآکوستیک و موسیقی الکترونیک زنده را به ترتیب در سال‌های ۱۹۵۸ و ۱۹۶۴ پایه‌گذاری کرد.

ظهور مینیمالیسم، موسیقی را به‌عنوان یک فرم و شیوه حذف نکرد. نوازندگان مینیمالیست نظیر استیو رایش، تری رایلی، فیلیپ گلس و لا مونته یانگ با استفاده از سیم‌های ساده‌ی آلات موسیقی و الگو‌های موزون تکراری، موسیقی خلق کردند.

با وجود شیوه‌های جدید تولید و توسعه‌ی موسیقی و افتتاح مراکز متعدد برای ترویج موسیقی آوانگارد، موسیقی از یک هنر انحصاری که تنها در اختیار نوازندگان مشهور بود به یک پدیده‌ی نسبتاً شایع بدل گشت

موسیقی جاز آوانگارد

مفهوم آوانگارد به پیشرفت‌های افراطی در موسیقی جاز آفریقایی-آمریکایی، بین دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، نیز اطلاق می‌شد. جازِ آوانگارد با دنبال کردن نوآوری‌های فنی و تعابیر احساسی، یک ژانر ترکیبی منحصربه‌فرد بود که این تکنیک توسعه‌یافته، اصالت و نبوغ را با مهارت‌های بداهه‌نوازی ادغام می‌کرد.

جاز آوانگارد که اساساً هم‌ردیف با ژانر جاز آزاد بود، غالبا از نظر سبک تفاوت داشت. جاز آوانگارد به‌عنوان یک سبک هنری منحصر به سیاه‌پوستان در خلال جنگ‌های استعماری، سلطه‌ها، جنگ سرد و تلاش برای برابری‌های جنسی و نژادی ظهور کرد و به سبب این شرایط، بازتابی از عدم قطعیت و اضطراب بود و توده‌ی مردم و مفاهیم پوچ و بی‌معنی را تحسین می‌کرد.

جاز آوانگارد که مرز میان شعر مکتوب و بداهه را تیره کرده بود، با پیچیدگی ظاهری و صراحت عاطفی در جامعه رسوخ کرد. بااین‌حال، موسیقی جاز آوانگارد از طریق مطالبه‌ی هنر و نه نفی آن، از دیگر ژانر‌های هنر آوانگارد قابل‌تشخیص بود.

ظهور عکاسی به عنوان یک شیوه

ظهور عکاسی در قرن نوزدهم موجب خلق یک زبان جدید به‌طور کامل برای ضبط تصاویر انسانی و جهان اطراف ما شد. این هنر در ابتدا به‌عنوان عکاسی پرتره در استودیو‌های عکاسی ظهور کرد و قیمت نسبت پایین داگرئوتایپ (اولین شیوه‌ی ضبط تصاویر در عکاسی) منجر به رشد محبوبیت عکاسی پرتره نسبت به نقاشی پرتره شد.

عکاسی به‌عنوان یک شیوه، به‌طورقطع در نوع خود آوانگارد بود، زیرا داشتن یک پرتره که زمان زیادی برای تهیه‌ی آن صرف نشده بود، اتفاق تازه‌ای محسوب می‌شد.

در اواخر قرن نوزدهم، بسیاری از عکاسان شیوه‌های سنتی را نفی کردند و به‌سوی گسترش ژانر عکاسی تصویری و ترویج آن به‌سوی هنر خواص رفتند. چیزی که برای اولین بار به‌عنوان یک ابزار ساده برای به ثبت رسیدن معرفی شده بود، تبدیل به شیوه‌ای هنری و ابتکارانه در نوع خود شد.

وقتی‌که برای اولین بار دوربین‌های کوچک عکاسی به خیابان‌ها راه یافتند، عکاسی به‌طور کامل دموکراتیزه شد و به‌عنوان یک روش با نگرش‌های متعدد آوانگارد که فرهنگ بصری را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد، انقلاب عظیمی را به وجود آورد.

عکاسی آوانگارد

ازآنجایی‌که عکاسی قدرت ناگفته‌ی رسایی داشت و پس از جنگ جهانی اول تبدیل به ابزاری از ناخودآگاه مدرن شده بود، بسیاری از هنرمندان آوانگارد برای ثبت روح جامعه‌ی صنعتی معاصر به سراغ این هنر رفتند. در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بود که شیوه‌ها و تکنیک‌های نامتعارف فراوان نظیر فتوگرام انتزاعی یا فوتومونتاژ ظهور کردند. هنرمندان متعددی نظیر لازلو موهولی ناگی (László Moholy-Nagy)، کسی که به پدر آوانگارد عکاسی معروف بود، به سراغ این شیوه‌ی قدرتمند رفتند.

عکاسی آوانگارد در فرانسه، جایی که پایتخت آن نقش مرکز بی‌چون‌وچرای آوانگارد بین‌المللی را ایفا می‌کرد، ریشه در سورئالیسم داشت که از تحول اجتماعی از طریق نفی ارزش‌ها و عرف‌های بورژوازی حمایت می‌کرد. عکاسان سورئالیسم از تکنیک‌های مختلفی نظیر دابل اکسپوژر، چاپ ترکیبی و رنگ‌بندی معکوس برای خلق تصاویری که مرز میان رؤیا و واقعیت را کمرنگ می‌کردند، بهره می‌بردند.

اِل لیسیتزکی و الکساندر رودشنکو، دو هنرمند روسی، از شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کردند که قرارداد‌های ادراکی و بازنمایی بصری را در هم می‌شکستند؛ کلوزآپ‌های بسیار افراطی، افق‌های کج‌ومعوج یا فرم‌های کاملاً انتزاعی، از شیوه‌های این دو هنرمند بودند.

این دوره در بین دو جنگ، بدون شک یکی از غنی‌ترین دوران در تاریخ عکاسی بود که این هنر را فراتر از مرز‌های پیشین آن برد. آثار عکاسان آوانگارد نظیر من رِی، اوژن آتژه، آندره کِرتس، کلود کان یا آنری کارتیه برسون، نگاهی اجمالی از این دوره‌ی شدیداً خلاقانه و سازنده در اختیار ما قرار می‌دهد.

این شیوه‌ی خلاقانه و آوانگارد از دوران پیش از جنگ با تصاویر سورئال آتژه، پر از بی‌قراری قصیده‌ای و بی‌احتیاطی مرموز از مناظره شهری، ترکیب‌های حیرت‌انگیز کِرتس، تجربیات ظاهری ری از طریق پیوند تصاویر، به چالش کشیدن و بی‌ثبات کردن مدل‌های مسلمِ هویت جنسی از سوی کان و حس و درک قوی کارتیه برسون از لحظات، عکاسی را برای همیشه تغییر داد.

تولد تئاتر آوانگارد

تئاتر آوانگارد یا تجربی نیز به‌مانند دیگر فرم‌های آوانگارد، به‌عنوان واکنشی نسبت به یک بحران فرهنگی عموماً درک‌شده ظهور کرد و عمر و شیوه‌های غالب نویسندگی و تولید نمایشنامه‌ها را به چالش کشید.

این مفهوم تازه با انکار ارزش‌ها و عرف‌های بورژوازی، سعی در معرفی کاربرد متفاوتی از زبان و بدن به‌منظور تغییر ادراک و احساس و خلق یک رابطه‌ی مؤثرتر با مخاطب داشت. این جنبش از سال ۱۸۹۶ و به‌وسیله‌ی آلفرد ژاری و نمایشنامه‌ی وی با عنوان «شاه اوبو» آغاز شد.

او در این اثر ارزش‌ها، هنجار‌ها و عرف‌های فرهنگی را به شیوه‌ای خشن، عجیب و طنزآلود سرنگون کرد. این اثر دارای یک اهمیت انقلابی است، زیرا در‌های مدرنیسم در قرن بیستم را می‌گشاید و بر مکاتب دادا، سورئالیسم و تئاتر هجو اثر می‌گذارد.

در ابتدا نقش مخاطب که به‌طور سنتی از او به‌عنوان یک ناظر مجهول یاد می‌شد، با ظهور تئاتر آوانگارد تغییر کرد. مخاطب به روش‌های مختلف نظیر شرکت در نمایش در سطحی کاملاً مؤثر یا دعوت برای حس یک شیوه‌ی خاص به‌منظور تغییر نگاه، ارزش‌ها و باورها، درگیر نمایش می‌شد.

کارگردان مشهور، پیتر بروک، این هدف را به‌عنوان «یک نمایش ضروری که در آن تنها یک تفاوت عملی میان بازیگر و مخاطب وجود دارد و هیچ تفاوت بنیادینی در کار نیست» توصیف می‌کند.

تئاتر آوانگارد همچنین به دنبال تغییر ظاهر اجتماعی تئاتر از طریق هنرمندانی بود که تبدیل به فعالان فرهنگی شده بودند. این مورد برخلاف تئاتر تبلیغاتی و حکومتی بود که هدف خلق یک بیانیه‌ی مشخص اخلاقی یا سیاسی و به چالش کشیدن ارزش‌ها و باور‌های مخاطب را در سر می‌پروراند.

آوانگارد همچنین روش‌های سنتی سلسله مرتبه‌ای خلق آثار نمایشی را نیز به چالش کشید و نفی کرد. وقتی‌که هنرمندان آزادی تفسیری بیشتری به دست آوردند، توانستند به لطف تلاش خود به‌مراتب بالایی ارتقا یابند. به‌علاوه، شیوه‌های سنتی فضا، حرکت، حالت، تنش، زبان و سمبلیسم نیز تغییر یافتند.

تئاتر آوانگارد فرانسوی و روسی

تئاتر آوانگارد در فرانسه به طرز عجیبی نشانی از دادا و سورئالیسم داشت. هنرمندان دادائیست مطابق با هنرمندان آینده‌گرا، از اصول زیبایی‌شناختی متعددی نظیر «عمل هم‌زمان» و «برقراری یک رابطه‌ی خصومت‌آمیز با مخاطب» برای خلق نمایشنامه بهره بردند.

اثر تریستان تزارا با عنوان «قلب گازی» در نوع خود یک آنارشی علیه هنر و به‌خصوص تئاتر بود و منجر به جنگی میان طرفداران و مخالفان آن شد. معرفی سورئالیسم از سوی آندره برتون در سال ۱۹۲۴، کسی که دو سال قبل از مکتب دادا جدا شده بود، سیگنال مرگ دادا به‌عنوان یک جنبش آوانگارد تأثیرگذار را صادر کرد.

سورئالیسم قدرت مؤثری در نمایشنامه‌نویسی تجربی بود و اکثر آثار نمایشی فاخر، مواردی بودند که توسط آنتونین آرتو و گایوم آپولینر نوشته شدند.

نمایشنامه‌ی آرتو با عنوان «راز‌های عشق» در سال ۱۹۲۷ به روی صحنه رفت و تبدیل به اولین اثری شد که از تکنیک نمایشنامه‌نویسی غیرارادی در مکتب سورئالیسم بهره می‌برد. در این نمایش دو عاشق مرتباً رابطه‌ی خود را تغییر می‌دادند و با شخصیت‌های دیگری تعامل می‌کردند که هویت آن‌ها نیز جابجا می‌شد.

در این میان، در روسیه، تئاتر تبدیل به منبعی از تجربه و ابزاری قدرتمند برای تبلیغات انقلابی شده بود. با وجود یک اپرانامه به زبان تجربی زائوم (ترکیبی از زبان مادری و باستانی اسلاوی با صدای پرنده و نطق‌های کیهانی) و لباس‌هایی با طرح‌هایی از مثلث و دایره‌های تک‌رنگ، اولین اپرای آینده‌گرای جهان با نام «پیروزی خورشید» در سال ۱۹۱۳ به روی صحنه آمد و خشم مخاطبان را برانگیخت.

طراح لباس این اثر، جوانی به نام کاسمیر مالِویچ بود که قبل از توسعه و بهبود نگاه هنری و ایده‌های خود، کارش را با تجربه‌ی تئاتر آغاز کرد. این نوع تئاتر از مکانی برای طبیعت‌گرایی و احساس به اثری کاملاً نمایشگاهی تبدیل شد.

هنرمندانی، چون الکساندر رودشنکو، ولادیمیر تاتلین، الکساندرا اکستر و لیوبوف پوپووا اقدام به خلق لباس‌هایی با طراحی‌های افراطی و عصیان گر برای عصری آینده‌گرا کردند که فریتز لانگ و حتی فِلش گوردو را تحت تأثیر قرار داد.

وِسِوُلود میرهولد (Vsevolod Meyerhold)، یکی از شیفته‌ترین فعالان تئاتر نوین شوروی، از جلوه‌های بدنی در اجرا استفاده کرد و تئاتر فیزیکی مدرن را پایه‌گذاری نهاد. انبوهی از سبک‌های هنری در این سال‌های پرآشوب ظهور کردند. مایاکوفسکی بعد‌ها دراین‌باره می‌نویسد: «تئاتر یک آینه نیست، بلکه یک شیشه‌ی ذره‌بین است.»

آوانگارد امروزی

بر اساس تمام گفته‌های ما از تاریخ، آوانگارد قرار است به معنای «فراتر از زمان» باشد؛ بنابراین، منطق حکم می‌کند که مردم به اندکی زمان برای شناسایی فردی که «فراتر از زمان خود بود» نیاز داشته باشند، در غیر این صورت آوانگارد هرگز در قالب طلایه‌دار و پیشرو ظهور نمی‌کرد.

آوانگارد در زمانی که اکثر جنبش‌های تاریخی ظهور کردند، راهی نیز برای مخالفت با شیوه‌ی مرسوم نگاه به هنر و به چالش کشیدن نظریات آکادمیک محسوب می‌شد. اما امروز که دانشگاه متوجه جنبش‌های تاریخی آوانگارد است و دوشادوش هنر معاصر گام برمی‌دارد، چگونه می‌توان یک حرکت آوانگارد و ترقی‌خواه را شناسایی کرد؟

چرا مفهوم آوانگارد امروزه بسیار پیچیده است؟

هنر معاصر در حال تجربه‌ی بهترین و بدترین دوران خود است. این هنر از سوی شمار فراوانی از جنبش‌های مهم کنار زده شده و از پرسش‌هایی که پیش‌تر حل شده‌اند مطلع شده است.

این اتفاق می‌تواند یک مزیت تلقی شود یا اینکه یک مانع محدودکننده باشد. برخی همچنان از این واقعیت که هنر به‌سختی قابل‌تعریف است، آزرده‌خاطر هستند و تقصیر را به گردن آوانگارد می‌اندازند. درحالی‌که این نظرات اغلب اهمیت چندانی ندارند، بد نیست تا در میراثی که جنبش‌های آوانگارد از خود برای ما به جا گذاشته‌اند، تجدیدنظر کرد.

بله، به سبب فراهم شدن میلیون‌ها شیوه‌ی مختلف برای نگریستن به هنر، نه‌تن‌ها در یک قالب سنتی بلکه به‌عنوان یک هنر آماده، یک اسمبلاژ، یک نمایش، یک هنر رویدادی، یک اجرا، یک سند، یک هنر چیدمان و نمونه‌های دیگر، باید از آوانگارد تشکر کرد. اما از طرفی دیگر، آیا این موضوع سبب نمی‌شود که همه‌ی ما به‌طور گاه و بی گاه حس ناخوشایندی از زندگی در جهانی را تجربه کنیم که همه‌چیز در آن از قبل گفته و انجام شده است؟

آیا آوانگارد معاصر قابل دستیابی است؟

فراتر از زمان بودن در قرن بیست و یکم تقریباً محال است. این برداشت کلی که زمان سریع‌تر و سریع‌تر در حال حرکت است، اولین مشکل محسوب می‌شود.

با جابجایی اطلاعات به‌سرعتِ زدن یک ضربه بر روی صفحه‌ی نمایش تلفن‌های خود، ترجمه و تفسیر ایده‌ها آسان‌تر می‌شود، اما آیا درک اعتقادی ما از آن ایده‌ها نیز آسان‌تر می‌شود (اعتقادی به این خاطر که در بدترین سناریو، ما معمولاً به‌سادگی قانع می‌شویم که آن ایده‌ها را درک کرده‌ایم)؟

چگونه می‌توان گفت که چیزی فراتر از زمان خود بوده و درک ما از زمان نامفهوم است؟ موضوعات جدید سریع‌تر از همیشه قدیمی و کهنه می‌شوند، حتی اگر زمان کش بیایید و گذشته به شیوه‌ای دیگر تکرار شود، به‌سختی زمان برای شناسایی آن‌ها کفایت می‌کند.

آوانگارد بودن در دهه‌ی ۲۰۱۰ به معنی بزرگ‌تر، بهتر و جسورتر از هنر معاصر بودن است. وقتی‌که هنر معاصر خودش شامل همه‌ی موارد مرتبط با روح زمان ماست، چگونه این امر محقق می‌شود؟ یا اینکه، آیا هنر معاصر به‌طور پیش‌فرض آوانگارد است؟

ما ترجیح می‌دهیم تا به‌جای یک نتیجه‌گیری خالص و اصیل، به سراغ آخرین جملات از کتاب لیام جیلیک با عنوان «هنر معاصر مسئول چیزی نیست که در حال وقوع است» برویم و چیزی ارزشمند برای تفکر به شما بدهیم: «نظام هنر معاصر بیشتر و بیشتر نسبت به گذشته و آینده‌ی ابدی خود در حال فراگیر شدن است.

این نظام متورم و در شرف سودمندی، به‌طور بی‌پایانی از همه‌ی جهات با مردم ارتباط دارد. اما این موضوع در مورد زمین تخت که زمانی مردم به آن باور داشتند و همچنین آسمان بی‌انت‌های غرب نیز صادق بود.»

چه کسی برترین هنرمند آوانگارد جهان است؟

پرسشی که پاسخ به آن محال است؛ بنابراین ما در انتها به سراغ معرفی برخی از چهره‌های برتر می‌رویم؛ این چهره‌ها شامل جوزف مالورد ویلیام ترنر (نقاشی که یقیناً ۵۰ سال از زمان خود جلوتر بود)، کلود مونه (با اولین نقاشی انقلابی مدرن)، ایلیا رپین (اولین نقاش روسی که جزئیات اصیل زندگی را به تصویر کشید)، پیکاسو (به خاطر مهارت وی در هنر انتزاعی و استعاری در تقریباً تمامی شیوه‌ها)، مارسل دوشان (پیشرو در هنر دادا و هنر عینی و خلق هنر مفهومی)، زن و شوهر کریستو و ژان کلود، اندی وارهول (اولین و بزرگ‌ترین هنرمند پست‌مدرنیست)، گیلبرت و جورج (به خاطر مجسمه‌های زنده)، دیمین هرست (بزرگ‌ترین هنرمند هنر خود-تبلیغاتی) و البته بنکسی (خالق آثار جنجالی گرافیتی) هستند.

لو کوربوزیه به‌عنوان معمار کارکردگرا و پیشرو در سبک بروتالیسم به همراه فرانک او گری، قهرمان سبک ساختارشکنی در آمریکا و اروپا، از بزرگ‌ترین چهره‌های معماری آوانگارد در جهان بودند.

منبع: widewalls visual-arts-cork

  • فروشگاه فروشگاه